وقتی تو مدرسه برات قلدری میکردن
وقتی تو مدرسه برات قلدری میکردن
فصل۲
پارت۵
پرستار: خانم لطفا آروم باشید الان بهتون مسکن تزریق میکنم.
+ممنون
پرستار: اگر از این آقا شکایتی دارید انتظامات رو خبر کنم؟!
+نه مشکلی نیست
پرستار: چشم الان همراهتون رو خبر میکنم با اجازه(تعظیم)
+ممنونم
☆۵مین بعد☆
یی جو اومد و کنارت نشست....
٪ا.ت خوبی؟ پرستار چی میگفت؟
+هی....هیچی ای...این پسره....یکم داد زد...پرستار اومد و گفت بره بیرون
٪ا.ت "این پسره" نه سوبین، چرا یادت نمیاد؟
+یی جو یادم نمیاد هیچی رو
&باشه....باشه....باشه عزیزم بهش فشار نیار....تازه به هوش اومده
٪باشه بزار یکم آروم بشی....یونجون بمون پیشش
&چشم شما بفرمایید بیرون....آرامش(یواش)
فصل۲
پارت۵
پرستار: خانم لطفا آروم باشید الان بهتون مسکن تزریق میکنم.
+ممنون
پرستار: اگر از این آقا شکایتی دارید انتظامات رو خبر کنم؟!
+نه مشکلی نیست
پرستار: چشم الان همراهتون رو خبر میکنم با اجازه(تعظیم)
+ممنونم
☆۵مین بعد☆
یی جو اومد و کنارت نشست....
٪ا.ت خوبی؟ پرستار چی میگفت؟
+هی....هیچی ای...این پسره....یکم داد زد...پرستار اومد و گفت بره بیرون
٪ا.ت "این پسره" نه سوبین، چرا یادت نمیاد؟
+یی جو یادم نمیاد هیچی رو
&باشه....باشه....باشه عزیزم بهش فشار نیار....تازه به هوش اومده
٪باشه بزار یکم آروم بشی....یونجون بمون پیشش
&چشم شما بفرمایید بیرون....آرامش(یواش)
- ۲.۷k
- ۱۱ خرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط