خون خاص
#خون_خاص
#پارت_۱۵
شب بود داشتم فکر میکردم به اتفاق اون روز (روز تولدش) چرا اینا تخسیر من بود یا رادین اگه کاری نمیکردم شاید زنده بودن همش تخسیر خودمه ساعت فکرکنم ۱۲:۱۳ بود شروع کردم به داد کشیدن جیغ میکشیدم اونا رو میخواستم ناگهان دره اتاق باز شد و ۳ تا خدمتکار با رادین امدن تو دو تا از اونا منو گرفته بودن ویکی از اونا به من آرام بخش زد اخرین کلمه ای که گفتم این بود خومو میکشم و خواب.
صبح:
بیدار شدم رادین تو اتاق بود تعجب نکردم
_چیه
رادین_ ناسلامتی پدر مادرت مردن نباید اونا دفن کنیم؟
با یاد آوری اونا نیم خیز شدم و گریه
_چرا ولی باید چیکار کنم ؟🥺🥺
رادین_ همه کارا انجام شده فقط باید دفن بشن تو قبرستون
_همش تقصیر......
پیرید وسط حرفم و گفت
رادین_من آره؟😐😠
_نه تقصیر تو نیست تقصیر منه اگه به حرفت گوش میکردم شاید اسیر بودن ولی زنده بودن
رادین_معلومه حالا اگه دختر خوبی باشی بابرادرت کاری ندارم
_باشه لطفا با اون کاری نداشته باش
رادین_😏😏
و بعد رفت
#پارت_۱۵
شب بود داشتم فکر میکردم به اتفاق اون روز (روز تولدش) چرا اینا تخسیر من بود یا رادین اگه کاری نمیکردم شاید زنده بودن همش تخسیر خودمه ساعت فکرکنم ۱۲:۱۳ بود شروع کردم به داد کشیدن جیغ میکشیدم اونا رو میخواستم ناگهان دره اتاق باز شد و ۳ تا خدمتکار با رادین امدن تو دو تا از اونا منو گرفته بودن ویکی از اونا به من آرام بخش زد اخرین کلمه ای که گفتم این بود خومو میکشم و خواب.
صبح:
بیدار شدم رادین تو اتاق بود تعجب نکردم
_چیه
رادین_ ناسلامتی پدر مادرت مردن نباید اونا دفن کنیم؟
با یاد آوری اونا نیم خیز شدم و گریه
_چرا ولی باید چیکار کنم ؟🥺🥺
رادین_ همه کارا انجام شده فقط باید دفن بشن تو قبرستون
_همش تقصیر......
پیرید وسط حرفم و گفت
رادین_من آره؟😐😠
_نه تقصیر تو نیست تقصیر منه اگه به حرفت گوش میکردم شاید اسیر بودن ولی زنده بودن
رادین_معلومه حالا اگه دختر خوبی باشی بابرادرت کاری ندارم
_باشه لطفا با اون کاری نداشته باش
رادین_😏😏
و بعد رفت
۱.۶k
۰۸ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.