چند پارتی

چند پارتی
part:2

مدیر:نشستید به هم نگاه می‌کنید اجرا دیر شد ها
ا.ت:اوه ببخشید
جیمین:اوه از شدت زیبایی تون نفهمید چقدر گذشت
ا.ت :(خجالت)
جیمین:خب به هر حال اولین اجرا با منه پس زودتر برم
ا.ت:امیدوارم مثل همیشه به خوبی اجرا کنید
جیمین:اوهدختر کوچولو تو که بیشتر باید دقت کنی رقص تو خیلی سختر از منه
ا.ت: بهتون قول میدم که منم با نهایت جونم اجرا کنم
جیمین:فقط زیاده روی نکنی

این حرف آخرین حرف پسر بود و رفت رو استیج آهنگ پلی شد و همه محو رقص زیبای اون شدی بودن
بلاخره بعد از چند دقیقه دخترک باید اجرا میکرد رفت رو استیج
با رفتن اون رو استیج مثل ماه می‌درخشید!
پسرک قصه ما هم اون گوشه وایستاده بود تا این اجرا تموم شه و با هم اجرا کنند محو اون شده بود
البته پسرک خیلی وقته که محو اون شده!
همیشه اون رو موقع تمرین قایمکی نگاه می‌کرد و موقع هایی که لبخند میزد از لبخند اش لبخند میزد

اجرا ا.ت تموم شد و جیمین رفت سمت ا.ت اول احترامی به هم گذاشتن و شروع کردن و رقصیدن انگار که ماه و خورشید داشتن با هم اجرا میکردن
اینقدر اون صحنه زیبا بود که همه با دوربین داشتن ویدیو میگرفتن

۳۰دقیقه بعد

اجرا تموم شد و همه براشون دست میزدن
جیمین زیاد خسته نبود
ولی چون دخترک میدونست که این آخرین اجرای اونِ با تمام وجودش اجرا کرد جوری که کفش های سفید او به رنگ خون تغییر کرده بود و صحنه پره خون شده بود
پسرک از شدت تشویق ها ذوق زده شده بود که یهو نگاهش به کفش های ا.ت افتاد

جیمین:ا.ت کفش هاتت
ا.ت:اوه متوجه این ها نشدم
جیمین:پاشو بریم پشت استیج
ا.ت:نه بابا مهم نیست فقط یکم زخم شده
جیمین:نه پاشو...
ا.ت:گفتم که خوبم

اولین باری بود که پسرک میدید شخصی به قولی که میداد کاملا عمل کنه
اون بهش گفته بود با تمام جونم اجرا میکنم و واقعا با تمام جونش اجرا کرده بود

ادامه دارد....

#بی_تی_اس #نامجون #جین #شوگا #یونگی #آگوست_دي #هوسوک #جیهوپ #جیمین #تهیونگ #جونگکوک #کیپاپ #کیدراما