ℳ𝒶𝓃𝓈𝒾ℴ𝓃 ℴ𝒻 𝓋𝒶𝓂℘𝒾𝓇ℯ𝓈🏰🧛🏻
ℳ𝒶𝓃𝓈𝒾ℴ𝓃 ℴ𝒻 𝓋𝒶𝓂℘𝒾𝓇ℯ𝓈🏰🧛🏻
𝔓𝔞𝔯𝔱:⁴
تهیونگ ویو:
وارد شرکت شدم دیدم صدای داد کوک میاد
کوک:گفتم برو بیرون سریع(عربده بسیار بلند)
رفتم دیدم که لی ا/ت داره چند قطره خون از انگشتش میاد سریع جیمین رو صدا کردم و گفتم
ته:جیمین کوک کجاست؟
جیمین: کجا میخوای باشه!داخل دفترش دیگه
ته:اوکی فقط سریع بیا بریم تا خون این دختره رو نخورده
جیمین:بریم
*پرش زمانی به داخل دفتر کوک*
تهیونگ بطری خون رو به کوک داد و کوک هم اون رو یک نفس سر کشید
کوک:آخ دستت درد نکنه خیلی تشنه بودم
ته:خواهش
ته:ولی میگم تو مگه دیشب به اندازه خون نخوردی؟
کوک:چرا!
ته:پس چرا الان تشنه شدی؟
کوک:اممم……ای بابا چقدر سوال میپرسی!!!
ته:بی اعصاب
کوک:بی اعصاب عمته
ته:باشه حالا نگفتی چرا تشنه شدی؟
کوک:نمیدونم یک دفعه اینجوری شدم
جیمین:پس باید شب رفتیم عمارت به جیهوپ هیونگ بگیم معاینت کنه
کوک:اوکی حالا هم برین من به کار هام برسم
ته:برو بابا -_- خوبی هم بهت نیومده
جیمین:ما رفتیم بای
کوک: خداحافظ
ا/ت ویو:
وا!!! این چش بود؟ولش بیخیال بهتره برم سر کارم
(پرش زمانی به شب ساعت٫¹⁰٫)
«چیکار کنم گشادیم میشه تمام روز رو بنویسم😅🌚»
اوووووووووووف این ها هم تموم شد آخیش =)
ا/ت:آجی کارت تموم نشد
سونی:نه هنوز یک ساعت دیگه مونده
ا/ت: عررررررر :|
سونی:تو برو خونه من خودم میام
ا/ت:نه صبر میکنم تا تو کارت تموم بشه
سونی:اوکی عشقم
ا/ت:قوربونت شم من
سونی:باشه حالا برو بشین تا من کارم تموم بشه
( ٫¹٫ساعت بعد)
سونی:خوب اینم از آخریش
سونی:ا.ت پاشو بریم
سونی:ا.ت ا.ت
ا/ت:ها؟چیه؟چیشده؟کی مرده؟
سونی:کسی نمرده بلندشو من کارم تموم شده باید بریم
ا/ت:اوکی
سونی:بریم
ا/ت:بریم
سونی:خوب چرا همون جا واستادی بیا بریم دیگه پابو(احمق)
ا/ت:باشه باشه
(پرش زمانی به داخل خونه)
ا/ت ویو:
آخ چقدر خسته شدم برم یک دوش بگیرم بعد بخوابم
ا/ت:آبجی
سونی:جونم
ا/ت:من میرم دوش میگیرم بعد میخوابم
سونی:اوکی
ا/ت:شب بخیر
سونی:شب بخیر
سونی:فقط یادت باشه صبح خواب نمونی😆😆
ا/ت:باشهههههههههههههههه(داد از داخل اتاق گرامیشان)
..........................
___________________________
همین قدر بسه شرایط رو عملی کنین تا پارت بعد رو براتون بزارم=)
شرایط:
¹⁰:like
❤️😎😎😎😎😎😎😎😎😎😎❤️
𝔓𝔞𝔯𝔱:⁴
تهیونگ ویو:
وارد شرکت شدم دیدم صدای داد کوک میاد
کوک:گفتم برو بیرون سریع(عربده بسیار بلند)
رفتم دیدم که لی ا/ت داره چند قطره خون از انگشتش میاد سریع جیمین رو صدا کردم و گفتم
ته:جیمین کوک کجاست؟
جیمین: کجا میخوای باشه!داخل دفترش دیگه
ته:اوکی فقط سریع بیا بریم تا خون این دختره رو نخورده
جیمین:بریم
*پرش زمانی به داخل دفتر کوک*
تهیونگ بطری خون رو به کوک داد و کوک هم اون رو یک نفس سر کشید
کوک:آخ دستت درد نکنه خیلی تشنه بودم
ته:خواهش
ته:ولی میگم تو مگه دیشب به اندازه خون نخوردی؟
کوک:چرا!
ته:پس چرا الان تشنه شدی؟
کوک:اممم……ای بابا چقدر سوال میپرسی!!!
ته:بی اعصاب
کوک:بی اعصاب عمته
ته:باشه حالا نگفتی چرا تشنه شدی؟
کوک:نمیدونم یک دفعه اینجوری شدم
جیمین:پس باید شب رفتیم عمارت به جیهوپ هیونگ بگیم معاینت کنه
کوک:اوکی حالا هم برین من به کار هام برسم
ته:برو بابا -_- خوبی هم بهت نیومده
جیمین:ما رفتیم بای
کوک: خداحافظ
ا/ت ویو:
وا!!! این چش بود؟ولش بیخیال بهتره برم سر کارم
(پرش زمانی به شب ساعت٫¹⁰٫)
«چیکار کنم گشادیم میشه تمام روز رو بنویسم😅🌚»
اوووووووووووف این ها هم تموم شد آخیش =)
ا/ت:آجی کارت تموم نشد
سونی:نه هنوز یک ساعت دیگه مونده
ا/ت: عررررررر :|
سونی:تو برو خونه من خودم میام
ا/ت:نه صبر میکنم تا تو کارت تموم بشه
سونی:اوکی عشقم
ا/ت:قوربونت شم من
سونی:باشه حالا برو بشین تا من کارم تموم بشه
( ٫¹٫ساعت بعد)
سونی:خوب اینم از آخریش
سونی:ا.ت پاشو بریم
سونی:ا.ت ا.ت
ا/ت:ها؟چیه؟چیشده؟کی مرده؟
سونی:کسی نمرده بلندشو من کارم تموم شده باید بریم
ا/ت:اوکی
سونی:بریم
ا/ت:بریم
سونی:خوب چرا همون جا واستادی بیا بریم دیگه پابو(احمق)
ا/ت:باشه باشه
(پرش زمانی به داخل خونه)
ا/ت ویو:
آخ چقدر خسته شدم برم یک دوش بگیرم بعد بخوابم
ا/ت:آبجی
سونی:جونم
ا/ت:من میرم دوش میگیرم بعد میخوابم
سونی:اوکی
ا/ت:شب بخیر
سونی:شب بخیر
سونی:فقط یادت باشه صبح خواب نمونی😆😆
ا/ت:باشهههههههههههههههه(داد از داخل اتاق گرامیشان)
..........................
___________________________
همین قدر بسه شرایط رو عملی کنین تا پارت بعد رو براتون بزارم=)
شرایط:
¹⁰:like
❤️😎😎😎😎😎😎😎😎😎😎❤️
۵.۰k
۲۴ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.