ادامه پارت ⁵
ادامه پارت ⁵
(پرش زمانی به سالن پذیرایی عمارت)
بعد اینکه آماده شدم رفت پایین دیدم یونگی هیونگ نیست
کوک:سلام بر جناب کیم عزیزم(محکم زد پس گردنش)
ته:اِهه اِهه اِهه (غذا پرید توی گلوش)
نامجون:هی چرا میزنی پس گردن تهیونگ
کوک:چون باعث شد کمرم بشکنه
جیهوپ:یام یام یام(داره میخوره این جناب) چرا؟
کوک:چون جین هیونگ با لگد درو باز کرد اومد داخل اتاق و من پرت شدم پایین و کمرم شکست
کوک:راستی یونگی کجاست؟
نامجون:رفت شرکت
کوک:چه عجب مدیر عامل ما سر به شرکت زدن
جیمین:حالا اینا رو ول کن بیا ببین جین هیونگ واست شیر موز درست کرده
کوک:چیییییییی؟
جیهوپ:شیرموز
کوک:آخ جون
جین،نامجون،جیهوپ،جیمین:(سرشون رو از روی تأسف تموم میدن)
ته:بچه ست دیگه
کوک:تو دیگه شات آپ
ته:بیتر ادب
کوک:همینی که هست
ته:میزنمت ها
کوک:بیا👍🏻
ته:چقدر تو.....
جین:خفه شین دیگه غذاتون رو بخورین
جیهوپ،نامجون:اوضاع خطریه ساکت باشین
تهکوک:چشم
جیمین:آفرین گود بویز☺️
تهکوک:گوج.....
جین:ساکتتتتتتتتتتنتت😤😤
جیمین،ته،کوک:چشم(مثل بچه آدم دارن غذاشون رو میخورن)
ا/ت ویو:
چه عجب امروز این جئون نیومده
ا/ت:هی آبجی
سونی:چیه؟
ا/ت:میگم چرا این جئون نیومده
سونی:نمیدونم
ا/ت:بهتر که نیومده از دستش یروز راحتم
یونگی:............
<( ̄︶ ̄)> (◍•ᴗ•◍)
خوب خوب=)من آمدم=]
شب یلداتون مبارک♥️🌃🍉🎉🎊
اینم به مناسبت شب یلدا یک پارت طولانی گذاشتم^^
خبر بد هم دارم براتون
من تا آخر دی امتحان دارم یعنی امتحان های مستعرم شنبه تموم میشوند و یکشنبه اولین امتحان ترم اولم هست برام دعا کنین(•‿•)
راستی میبینم خوب به قولم عمل کردین و مریض نشدین
آفرین حالا بیاین بغلم(づ ̄ ³ ̄)づ
خوب اول بهمن میبینمتون (^^)
بای بای 👋🏻 (دارم گریه میکنم من طاقت این همه دوری ندارم) ( T_T)/(^-^ )
دوری ندارم»
(پرش زمانی به سالن پذیرایی عمارت)
بعد اینکه آماده شدم رفت پایین دیدم یونگی هیونگ نیست
کوک:سلام بر جناب کیم عزیزم(محکم زد پس گردنش)
ته:اِهه اِهه اِهه (غذا پرید توی گلوش)
نامجون:هی چرا میزنی پس گردن تهیونگ
کوک:چون باعث شد کمرم بشکنه
جیهوپ:یام یام یام(داره میخوره این جناب) چرا؟
کوک:چون جین هیونگ با لگد درو باز کرد اومد داخل اتاق و من پرت شدم پایین و کمرم شکست
کوک:راستی یونگی کجاست؟
نامجون:رفت شرکت
کوک:چه عجب مدیر عامل ما سر به شرکت زدن
جیمین:حالا اینا رو ول کن بیا ببین جین هیونگ واست شیر موز درست کرده
کوک:چیییییییی؟
جیهوپ:شیرموز
کوک:آخ جون
جین،نامجون،جیهوپ،جیمین:(سرشون رو از روی تأسف تموم میدن)
ته:بچه ست دیگه
کوک:تو دیگه شات آپ
ته:بیتر ادب
کوک:همینی که هست
ته:میزنمت ها
کوک:بیا👍🏻
ته:چقدر تو.....
جین:خفه شین دیگه غذاتون رو بخورین
جیهوپ،نامجون:اوضاع خطریه ساکت باشین
تهکوک:چشم
جیمین:آفرین گود بویز☺️
تهکوک:گوج.....
جین:ساکتتتتتتتتتتنتت😤😤
جیمین،ته،کوک:چشم(مثل بچه آدم دارن غذاشون رو میخورن)
ا/ت ویو:
چه عجب امروز این جئون نیومده
ا/ت:هی آبجی
سونی:چیه؟
ا/ت:میگم چرا این جئون نیومده
سونی:نمیدونم
ا/ت:بهتر که نیومده از دستش یروز راحتم
یونگی:............
<( ̄︶ ̄)> (◍•ᴗ•◍)
خوب خوب=)من آمدم=]
شب یلداتون مبارک♥️🌃🍉🎉🎊
اینم به مناسبت شب یلدا یک پارت طولانی گذاشتم^^
خبر بد هم دارم براتون
من تا آخر دی امتحان دارم یعنی امتحان های مستعرم شنبه تموم میشوند و یکشنبه اولین امتحان ترم اولم هست برام دعا کنین(•‿•)
راستی میبینم خوب به قولم عمل کردین و مریض نشدین
آفرین حالا بیاین بغلم(づ ̄ ³ ̄)づ
خوب اول بهمن میبینمتون (^^)
بای بای 👋🏻 (دارم گریه میکنم من طاقت این همه دوری ندارم) ( T_T)/(^-^ )
دوری ندارم»
۲.۸k
۳۰ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.