وقتی برادر ناتنیت بود و عاشقت شد ولی تو دوسش نداری و یه ر
وقتی برادر ناتنیت بود و عاشقت شد ولی تو دوسش نداری و یه روز مست میکنی اونم ترو میبره خونه خودش و چیز میکنید و فردا بلند میشی باهاش دعوا میکنی و اون نمیزاره از خونه بیرون بری اینا تو خونه حبست میکنه و بعد عاشقش میشی
Part 7
ات:چی؟..چی میگی؟...تو هم مست کردی؟؟...
لینو: نه بیب من کاملا هوشیارم و میخوام تورو مال خودم کنم
لینو ویو:
از قیافش کاملا مشخصه که ترسیده اما من نمیخواستم بترسه..
لینو:هی هی کوچولو نترس من اروم پیش میرم خب؟همونطور که گفتم من دوست دارم پس نمیخوام اذیت بشی باشه؟فقط بخم اعتماد کن هوم؟
ات:منظورت چیه که اعتماد کنمم...چیکار میخوای بکنیی...من..من نمیخوام(بغض)
لینو: هی هی عزیزم بغض نکن خواهش میکنم من نمیخوام اذیتت کنم اصن انجامش نمیدم خوبه؟من نمیخوام اذیت بشی فقط..فقط میخواستم تورو مال خودم کنم مال خودم داشته باشم
رفتم جلوتر و اروم کشیدمش تو بغلم
لینو:نگران نباش کاریت ندارم
همینطور که سرشو ناز کردم مثل اینکه ارومتر شد
یکم از خودم جداش کردم و تو چشمای سیاه و بی انتهاش زل زدم این چشما..زیادی خوشگلن جوری خوشگلن که میتونم ساعت ها بهشون نگاه کنم..ناخوداگاه سرشو کشیدم جلو و لباشو بوسیدم و کنار کشیدم
لینو:اوممم بیب لبات واقعا مزهی خوبی دارن
انقد مظلوم بود که نتونستم خودمو کنترل کنم و دوباره بوسیدمش
یکم بوسه هام وحشیانه شده بود اما دیگه نمیتونستم خودمو کنترل کنم دکمه های پیرهنمو باز کردم و درش اوردم و بوسه رو قطع کردم
Part 7
ات:چی؟..چی میگی؟...تو هم مست کردی؟؟...
لینو: نه بیب من کاملا هوشیارم و میخوام تورو مال خودم کنم
لینو ویو:
از قیافش کاملا مشخصه که ترسیده اما من نمیخواستم بترسه..
لینو:هی هی کوچولو نترس من اروم پیش میرم خب؟همونطور که گفتم من دوست دارم پس نمیخوام اذیت بشی باشه؟فقط بخم اعتماد کن هوم؟
ات:منظورت چیه که اعتماد کنمم...چیکار میخوای بکنیی...من..من نمیخوام(بغض)
لینو: هی هی عزیزم بغض نکن خواهش میکنم من نمیخوام اذیتت کنم اصن انجامش نمیدم خوبه؟من نمیخوام اذیت بشی فقط..فقط میخواستم تورو مال خودم کنم مال خودم داشته باشم
رفتم جلوتر و اروم کشیدمش تو بغلم
لینو:نگران نباش کاریت ندارم
همینطور که سرشو ناز کردم مثل اینکه ارومتر شد
یکم از خودم جداش کردم و تو چشمای سیاه و بی انتهاش زل زدم این چشما..زیادی خوشگلن جوری خوشگلن که میتونم ساعت ها بهشون نگاه کنم..ناخوداگاه سرشو کشیدم جلو و لباشو بوسیدم و کنار کشیدم
لینو:اوممم بیب لبات واقعا مزهی خوبی دارن
انقد مظلوم بود که نتونستم خودمو کنترل کنم و دوباره بوسیدمش
یکم بوسه هام وحشیانه شده بود اما دیگه نمیتونستم خودمو کنترل کنم دکمه های پیرهنمو باز کردم و درش اوردم و بوسه رو قطع کردم
- ۴.۰k
- ۰۴ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۸)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط