سه پارتی از لینو وقتی که تولدشدرخواستی

سه پارتی از لینو: (وقتی که تولدش....)درخواستی


امروز روز تولد بهترین کست بود....
گربه خرگوشسه گوگولیت....
کسی که تو تمام لحظه هات کنارت بود و ازت دور نشد....
امروز لینو وقتی برای کارش بیدار شد از اونجایی که تو دیشب بهش گفته بودی کار مهمی داری ازش خواستی بیدارت کنه و وقتی بیدار شد تورو هم بیدار کرد
لینو: ات.... -اروم گفتن- دختر قشنگم....بیدار شو
ات: بیدارم بیدارم -خوابالود
لینو: برم؟
ات: اره
لینو رفت آماده شده توهم بلند شدی موهاتو بستی و رفتی صورتتو بشوری و بعد انجام کارات زودی رفتی آشپز تا برای لینو صبحونت رو آماده کنی
لینو: به به همسر من چه می‌کنه
ات: لبخند- کار خاصی نمیکنم
لینو: میخوای کمکت کنم -لبخند
ات: نه بابا تو بشین تا برات صبحوت رو بیارم
لینو: نمیشه که بزارم همه کارا رو تو بکنی که -لبخند
ات: لبخند-
لینو: راستی امروز چرا خواستی بیدارت کنم؟کار خاصی پیش اومده؟
ات: نه فقط خواستم برم بیرون
لینو: آنقدر زود؟
ات: زود نیست که، معمولا ۷ بیدار میشم اینبار حالا زودتر، بعدشم من همیشه برای تو زود بیدار میشم
لینو: همسر سختکوش خودمی -سطحی بوسیدت
ات: توهم سطحی لبشو بوسیدی-
باهم صبحونتون رو خوردید تو و اون بعد جمع کردن وسایلا رفتید آماده شید
لینو: باهم میریم دیگه اره؟
ات: اذیت میشی
لینو: من هیچوقت وقتی باتوعم اذیت نمیشم
ات: لبشو برای چند دقیقه بوسیدی-
لینو: همکاری کرد-
ات: خب دیگه بریم تا دیرت نشده
لینو: میتونیم حالا ادامش بدیم و امروزو کنسل کنیما
ات:خنده- لینووو
لینو: خنده-
(نیم ساعت)
چند دقیقه قبل لینو تورو رسوند و خودش رفت سر کارش و تو هم یه برگه که لیست وسایل تولد لینو بود رو درآوردی
ات: خب از کجا شروع کنیمممم...آهان اینجا...بزن بریم
(چهار ساعت بعد)
چهار ساعتی گذشته بود که خریداتو تموم کرده بودی و منتظر ماشین بودی تا بیاد
ات: آها بالاخره اومد
سوارش شدی و رفتی به سمت خونه، بعد یه ربع رسیدی خونه و بعد از پرداخت پول رفتی خونه، پلاستیک وسایلا رو گذاشتی رو اپن
ات: وای مردم...بزار برم یه اب بخورم
رفتی تو آشپز خونه در یخچالو باز کردی و لیوانی که تو دستت بود رو پر آب کردی و سر کشیدی
ات: نفس نفس زدن- عجب مزه ای داد
ات: خیله خب بریم بقیه کارا رو بکنیم
وسایلایی که رو اپن بود رو همرو گذاشتی سر جاشون تا بعدا بچینیشون چون از الان میچیدی یکم زود میشد پس بعد عوض کردن لباست رو مبل نشستی و شروع کردی به برنامه ریزی برای کارای بعدی

https://wisgoon.com/v/8YF10EQCED
دیدگاه ها (۲)

سه پارتی از لینو: (وقتی که تولدش....)درخواستی ات: پس غذا این...

سه پارتی از لینو: (وقتی که تولدش....)درخواستیکیکو گذاشتی رو ...

تکپارتی از هان: (وقتی بارداری و....) امروز روزی بود که فهمید...

دوپارتی مینسونگ: (وقتی که تو....)هان:منو لینو داشتیم با سونگ...

سناریو دازای پارت ۲

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط