لطفا حمایت کنید

(لطفاً حمایت کنید❤️)

نام: سرنوشت لیا

p:2

واییی مدرسم دیر شد

وای خاله سونگ نمیشد مدرسمه مو عوض نمیکردی

مگه مدرسه قبلیم چش بود.

خاله سونگ: اها میزاشتمت اونجا هی با

اون دختر دعوا میکردی

خب خاله اون خودش تقصیر داشت

هی به من میگفت سر راهی منم مجبور بودم

جوابشو بدم......

خاله سونگ: ایندفعه به کسی نگو کجا زندگی میکنی

لیا:چشم

خاله سونگ: آفرین

راستی خاله آدرس این مدرسه جدید کجاست

خاله سونگ: الان میگم.............

اها باشه خداحافظ خاله (بغل و خداحافظی)

خاله سونگ: خدا حافظ عزیزم (بغل و خداحافظی)

و راهی مدرسه جدید شدم تا ایستگاه

اتوبوس پیاده رفتم............... و سوار

اتوبوس شدم و بعد رسیدم

عههههههههههههه یادم رفت خودمو

معرفی کنم من لیا 17 سالم کره جنوبی زندگی

داخل یک پرورشگاه خب.........

وارد مدرسه شدم واییییی خدا این

مدرسه ست یا هتل واقعا قشنگ تا وارد شدم

با یک نفر برخورد کردم نفهمیدم کیه تا

اینکه گفت مگه کوری........
.
اها فهمیدم با یک پسر

برخورد کردم

برگشتم و گفتم: ببخشید
مکث کرد اومد نزدیکم

وایساد گفت

پسره: اگه نبخشم چی

لیا: باید ببخشی و برگشتم داشتم میرفتم

پسره: هویی جدیدی

برگشتم گفتم

لیا: هویی به حیوون میگن نه به یک

خانوم محترم

پسره: خیلی خب حالا خودتو معرفی نمیکنی

لیا: من لیام 17سالم و شما

پسره: منم لینو 20سالم

لیا: خوشبختم

لینو: اها خوشبختم

لیا: (خنده ساده)

دیدم یکی از پشت سرم دادزد عشقم و از کنارم رد شد و پرید بغل لینو

با تعجب بهشون نگاه کردم

وبعد از لینو پرسیدم و گفتم معرفی نمیکنی با (تعجب)

که اون دختره دستشو دراز کرد(به نشونه سلام کردن 🤝) و

گفت.................. 🙂

ادامه دارد: ❤
دیدگاه ها (۶)

(لطفاً حمایت کنید❤️)نام: سرنوشت لیا p:3دختره: سلام اسمم سون ...

تکپارتی از جیمین:(وقتی بدون اجازه میری بار....)(همچی از روزی...

(لطفاً حمایت کنید❤️)نام: سرنوشت لیا p:1دختری که اسمش چویی چا...

(سلام بچه ها این اولین فیک که دارم می نویسم )(راستی این پیج...

(لطفاحمایت کنید❤)P:4 امروزم یک روز بی مزه ی دیگه هیییییی رفت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط