عشق دروغین
[P5]
_ اخیش
زنگ خورد و رفتیم خونه تو راه خونه
[تو راه]
+اوخیییی دلم خنک شد خوب زدمش ها
[تو خونه]
+ اخیییشششش خیلی خستم
حوصله نداشتم پاشم از سر جام همونجا خابم برد
(پرش زمانی ساعت ۴)
ساعت ۴ بود با زنگ گوشیم بیدار شدم
+الو سلام مینا
~ سلام ا. ت خوبی
+ممنون خوبم کاریم داشتی
~ اره
~ امشب کاری نداری انجام بدی
+نه بیکارم
~ خوبه ساعت ۷ میای بریم بار
+بار
~ اوهوم
+ خبرت میکنم
~ باشه
+ کیا میان؟
~ بچهای کلاس و چند نفر دیگه
+یعنی جیهوپم میاد
~ آره نکنه عاشقش شدی
+ نه بابا چرا باید عاشق اون الدنگ بشم ( ا. ت الدنگ خودتی بی ادب)
~ اوکی (خنده ی شیطانی)
+ راستی فردا تعطیله
~اره
+ آها باشه ممنون
+ خداحافظ
~ خداحافظ
گوشی رو قط کردم و رفتم یه یه قسمت از سریال وینچنزو رو گذاشتم همراه با موز تو دستم فیلم تموم شد رفتم یه ساعت نگا کردم ساعت ۵:۳٠ بود از اونجایی که دخترم اگه الان شرو کنم باز دیره
با سرعت رفتم در کمد رو باز کردم و یه لباش خعلی قشنگ برداشتم « اسلاید بعد عکس لباس » یه لباس قرمز و نسبتا کوتاه

کلی دنبال یه مدل موی قشنگ گشتم ولی اخرم موهامو باز گذاشتم چون از هیچ کدوم خوشم نیومد همون باز بهتره ««بچها ا. ت اولین بارش بود که میره بار تا حالا کلی پارتی های دوستانه رفته اما بار نرفته»» ساعتو نگا کردم ساعت ۶ بود رفتم یه دوش ۱٠ دقیقه ای گرفتم. ...... بعد از اینکه از حموم اومدم بیرون لباسام رو پوشیدم و موهامو خشک کردم و یه آرایش ملایم و کیوت کردم ساعت ۶:۴٠ دقیقه بود زنگ زدم به مینا
+الو سلام مینا
~ سلام بدو بیا پایین منتظرتم
+باشه باشه بای
کفشام رو پوشیدم و رفتم پایین
& تو ماشین&
+ به به چه خوشتیپ کردی
~ نگا به خودت کردی
~ در ضمن دوس پسرم هم میاد
+ فاخ، دوس پسر داری 😳
~ بله مثل بعضیا نیستم که نترشیدم
+ یاااااا من ترشیده نیستم من هنوز مرد مورد نظرم رو پیدا نکردم
~ عههه پس امشب باید مست کنی و یکی را برا خودت کنی خوش قیافه که هستی خوشتیپ هم که هستی دستتم تو جیب خودته دیگه چی از این بهتر باید دلشون بخاد
+ولم کن بابا تو هم حال داری ها
~ غلط کردی
~ خب رسیدیم ببینم چه میکنی
+ من قرار نیس کاری کنم فهمیدی
~ لالالالالالالالالالالالالالالالالالا ( مثلا نمیخود بشنوه)
رفتیم داخل بار هر دوتامون رفتیم نشستیم رو صندلی مینا دوتا لیوان شراب قرمز سفارش داد هر د.وتامون لیوان رو سر کشیدیم حسابی مست کرده بودیم یهو دوست پسر مینا اومد و باهم دیگه رفتن
من تنها مونده بودم دیدم هوپی با جیمین و چند تا از بچهای دیگه هم باهاش اومدن تو بار
با سرعت پریدم بغل هوپی
+ اوپااااااا چرا دیر کردی دلم برات تنگ شده بودددددد ( بچها ا. ت خیلی مسته و دو رو چار تا میبینه چه برسه به این اوضاع)
[ویو هوپی]
اومدم تو بار یهو ا. ت رو دیدم که با سرعت زیاد پرید بغلم خودشو تو بغلم جا کرد
+ اوپااااااا چرا دیر کردی دلم برات تنگ شده بودددددد
همه داشتن نگامون میکردن، داشتم از تعجب سیتا شاخ در می آوردم آوردمش بیرون بار به صورتش نگا کردم دیدم مسته
_ پس برای این بود این شکلی کرد
خواستم ببرمش خونش اما آدرسش رو نمیدونستم برا همین بردمش خونه ی خودم
&تو خونه&
ا. ت رو کول کردم و بردمش تو اتاق گذاشتمش رو تخت خیلی کیوت خوابیده بود
پتو رو کشیدم روش و رفتم بیرون رفتم تو آشپز خونه یه چیزی برداشتم و خوردم خسته بودم رفتم تو اتاق بالشت و پتو برداشتم و پایین تخت خوابیدم
&صبح ویو ا.ت &
صبح بود با نور خورشید از خاب بیدار شدم چشمام رو باز کردم دیدم تو به اتاق خیلیی بزرگم اول فک کردم منو دزدیدن بعد که هوپی رو پایین تخت دیدم خیالم راحت شد
+چییییییییی هوپییییییییییی (جیغ)
_ بله چیه؟ کیه؟ دزد اومده؟ چی به چیه؟ کی به کیه؟
_آها تویی بیدار شدی
+ ا. اما من اینجا چیکار میکنم
_ دیشب
+ نگو که دیشب کاری کردم
_ نه ظاهرا دیشب مست بودی و تا منو دیدی محکم بغلم کردی و گفتی اوپااااا کجا بودی دلم برات تنگ شده بود
+ فاخ اوضاع خیته
_ اره خیلی اوضاع خیته چون همه ی بچها پیشمون بودن و الان فکر میکنن که ما با هم....
+ نگو دیگه چیزی نگو الان بدبخت شدیم
_ میدونم
+ میدونمو کفت حالا بگو من اینجا چیکار میکنم
_ خب نمیدونستم خونت کجاس اوردمت اینجا
+ اوک.....( قوررررررررر صداش شکم ا. ت بود)
_ صدای چی بود
+ هیچی
_ گشنته
+......
_ ا. ت گرسنته
+ اوم (آروم )
_ باشه پس برو دستو صورتتو بشور و بیا پایین تو آشپز خونه
+ باش
واییییی دارم از خجالت آب میشم اون از اتفاق دیشب اینم از الان وایییییییی
دست و صورتمو شستم و رفتم پایین
_سلام اومدی
+ اره
_ خب بشین
+باش
نشستم رو صندلی رو به روش داشتیم صبحانه میخوردیم
پایان........
_ اخیش
زنگ خورد و رفتیم خونه تو راه خونه
[تو راه]
+اوخیییی دلم خنک شد خوب زدمش ها
[تو خونه]
+ اخیییشششش خیلی خستم
حوصله نداشتم پاشم از سر جام همونجا خابم برد
(پرش زمانی ساعت ۴)
ساعت ۴ بود با زنگ گوشیم بیدار شدم
+الو سلام مینا
~ سلام ا. ت خوبی
+ممنون خوبم کاریم داشتی
~ اره
~ امشب کاری نداری انجام بدی
+نه بیکارم
~ خوبه ساعت ۷ میای بریم بار
+بار
~ اوهوم
+ خبرت میکنم
~ باشه
+ کیا میان؟
~ بچهای کلاس و چند نفر دیگه
+یعنی جیهوپم میاد
~ آره نکنه عاشقش شدی
+ نه بابا چرا باید عاشق اون الدنگ بشم ( ا. ت الدنگ خودتی بی ادب)
~ اوکی (خنده ی شیطانی)
+ راستی فردا تعطیله
~اره
+ آها باشه ممنون
+ خداحافظ
~ خداحافظ
گوشی رو قط کردم و رفتم یه یه قسمت از سریال وینچنزو رو گذاشتم همراه با موز تو دستم فیلم تموم شد رفتم یه ساعت نگا کردم ساعت ۵:۳٠ بود از اونجایی که دخترم اگه الان شرو کنم باز دیره
با سرعت رفتم در کمد رو باز کردم و یه لباش خعلی قشنگ برداشتم « اسلاید بعد عکس لباس » یه لباس قرمز و نسبتا کوتاه

کلی دنبال یه مدل موی قشنگ گشتم ولی اخرم موهامو باز گذاشتم چون از هیچ کدوم خوشم نیومد همون باز بهتره ««بچها ا. ت اولین بارش بود که میره بار تا حالا کلی پارتی های دوستانه رفته اما بار نرفته»» ساعتو نگا کردم ساعت ۶ بود رفتم یه دوش ۱٠ دقیقه ای گرفتم. ...... بعد از اینکه از حموم اومدم بیرون لباسام رو پوشیدم و موهامو خشک کردم و یه آرایش ملایم و کیوت کردم ساعت ۶:۴٠ دقیقه بود زنگ زدم به مینا
+الو سلام مینا
~ سلام بدو بیا پایین منتظرتم
+باشه باشه بای
کفشام رو پوشیدم و رفتم پایین
& تو ماشین&
+ به به چه خوشتیپ کردی
~ نگا به خودت کردی
~ در ضمن دوس پسرم هم میاد
+ فاخ، دوس پسر داری 😳
~ بله مثل بعضیا نیستم که نترشیدم
+ یاااااا من ترشیده نیستم من هنوز مرد مورد نظرم رو پیدا نکردم
~ عههه پس امشب باید مست کنی و یکی را برا خودت کنی خوش قیافه که هستی خوشتیپ هم که هستی دستتم تو جیب خودته دیگه چی از این بهتر باید دلشون بخاد
+ولم کن بابا تو هم حال داری ها
~ غلط کردی
~ خب رسیدیم ببینم چه میکنی
+ من قرار نیس کاری کنم فهمیدی
~ لالالالالالالالالالالالالالالالالالا ( مثلا نمیخود بشنوه)
رفتیم داخل بار هر دوتامون رفتیم نشستیم رو صندلی مینا دوتا لیوان شراب قرمز سفارش داد هر د.وتامون لیوان رو سر کشیدیم حسابی مست کرده بودیم یهو دوست پسر مینا اومد و باهم دیگه رفتن
من تنها مونده بودم دیدم هوپی با جیمین و چند تا از بچهای دیگه هم باهاش اومدن تو بار
با سرعت پریدم بغل هوپی
+ اوپااااااا چرا دیر کردی دلم برات تنگ شده بودددددد ( بچها ا. ت خیلی مسته و دو رو چار تا میبینه چه برسه به این اوضاع)
[ویو هوپی]
اومدم تو بار یهو ا. ت رو دیدم که با سرعت زیاد پرید بغلم خودشو تو بغلم جا کرد
+ اوپااااااا چرا دیر کردی دلم برات تنگ شده بودددددد
همه داشتن نگامون میکردن، داشتم از تعجب سیتا شاخ در می آوردم آوردمش بیرون بار به صورتش نگا کردم دیدم مسته
_ پس برای این بود این شکلی کرد
خواستم ببرمش خونش اما آدرسش رو نمیدونستم برا همین بردمش خونه ی خودم
&تو خونه&
ا. ت رو کول کردم و بردمش تو اتاق گذاشتمش رو تخت خیلی کیوت خوابیده بود
پتو رو کشیدم روش و رفتم بیرون رفتم تو آشپز خونه یه چیزی برداشتم و خوردم خسته بودم رفتم تو اتاق بالشت و پتو برداشتم و پایین تخت خوابیدم
&صبح ویو ا.ت &
صبح بود با نور خورشید از خاب بیدار شدم چشمام رو باز کردم دیدم تو به اتاق خیلیی بزرگم اول فک کردم منو دزدیدن بعد که هوپی رو پایین تخت دیدم خیالم راحت شد
+چییییییییی هوپییییییییییی (جیغ)
_ بله چیه؟ کیه؟ دزد اومده؟ چی به چیه؟ کی به کیه؟
_آها تویی بیدار شدی
+ ا. اما من اینجا چیکار میکنم
_ دیشب
+ نگو که دیشب کاری کردم
_ نه ظاهرا دیشب مست بودی و تا منو دیدی محکم بغلم کردی و گفتی اوپااااا کجا بودی دلم برات تنگ شده بود
+ فاخ اوضاع خیته
_ اره خیلی اوضاع خیته چون همه ی بچها پیشمون بودن و الان فکر میکنن که ما با هم....
+ نگو دیگه چیزی نگو الان بدبخت شدیم
_ میدونم
+ میدونمو کفت حالا بگو من اینجا چیکار میکنم
_ خب نمیدونستم خونت کجاس اوردمت اینجا
+ اوک.....( قوررررررررر صداش شکم ا. ت بود)
_ صدای چی بود
+ هیچی
_ گشنته
+......
_ ا. ت گرسنته
+ اوم (آروم )
_ باشه پس برو دستو صورتتو بشور و بیا پایین تو آشپز خونه
+ باش
واییییی دارم از خجالت آب میشم اون از اتفاق دیشب اینم از الان وایییییییی
دست و صورتمو شستم و رفتم پایین
_سلام اومدی
+ اره
_ خب بشین
+باش
نشستم رو صندلی رو به روش داشتیم صبحانه میخوردیم
پایان........
۶۲.۳k
۲۸ آبان ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.