پارت ۱۷
پارت ۱۷
یهو دیدم تهیونگ براید استایل بغلم کرد و برد سمت سالن و گذاشت روکاناپه از حرکت یهویشش صورتم از درد جمع شد ..
تهیونگ: شلوارتو دربیارر..
مینا: باز میخای عقده ی چیرو سر من خالی کنی..
تهیونگ: انقدر غر غر نکن شلوارتو در بیار کارت ندارمم..
مینا: نمیخام بروو
تهیونگ: هففف ( رفتم سمتش و به صورت داگی بر گردوندم و شلوار و شورتشو در آوردم از حر کت یهیمم جیغ زود و شروع به گریه کردن افتاد..
مینا: تهیونگگ بخدا دست بهم بزنی خودمو میکشمم.. دع لعنتی چرا انقدر عذابم میدیی ولم کنن ( گریه)
تهیونگ: دو دقیقه ساکت باش بهت گفتمکه کاریت ندارمم ..
یهو دیدم تهیونگ براید استایل بغلم کرد و برد سمت سالن و گذاشت روکاناپه از حرکت یهویشش صورتم از درد جمع شد ..
تهیونگ: شلوارتو دربیارر..
مینا: باز میخای عقده ی چیرو سر من خالی کنی..
تهیونگ: انقدر غر غر نکن شلوارتو در بیار کارت ندارمم..
مینا: نمیخام بروو
تهیونگ: هففف ( رفتم سمتش و به صورت داگی بر گردوندم و شلوار و شورتشو در آوردم از حر کت یهیمم جیغ زود و شروع به گریه کردن افتاد..
مینا: تهیونگگ بخدا دست بهم بزنی خودمو میکشمم.. دع لعنتی چرا انقدر عذابم میدیی ولم کنن ( گریه)
تهیونگ: دو دقیقه ساکت باش بهت گفتمکه کاریت ندارمم ..
۹.۴k
۰۴ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.