Chapter 2
Chapter 2
Lucky-bloody#
پارت ۲۹
~عملی بودن این نقشتو تضمین میکنی؟
+عاااااا.....
-تا جایی که من فهمیدم فکر همه جاشو کرده و نقشه کاملیه....ولی بازم قابل اطمینان نیست
+خب....
~هر چیز دیگه ایم که نیاز داره بگو همچیزشو فراهم میکنم ولی باید کامل باشه نمیخوام تلفات بدم یا مجبور بشم دوباره نقشه بریزم
+راستش....همش در حد نقشست....تاحالا همچین کاری نکردم....
همشون اه از سر نا امیدی میکشن و سرشونو میندازن پایین
-ولی ظاهرا تنها کاریه که میتونیم بکنیم
+نه تنها کار نیست.....خیلی کارای دیگم هست که میتونیم بکنیم....
همشون سرشونو میارن بالا
+مثلا یکیو شبیه من بکنید و ببریدش جایی که قابل تشخیص باشه و بعد اینکه دزدیدنش دنبالشون برید و بگیریدش....چون....دنبال منن....برای همین اینو گفتم.....این طرح کلیشه
~اینم فکر خوبیه ولی ریسکش بالاست
-نقشه دیگه ای نداری؟
+عمممم.....باید فکر کنم
صدای قور قور شکمتو میشنوی و دستتو میزاری روش
+ولی الان گشنمه نمیتونم درست فکر کنم
همشون میخندن و بلند میشن و میرن سمت میز نهارخوری
-ظاهرا اشتباه میکردم که ایکیوت از من پایین تره
+چش....معلومه که از همتون باهوش ترم....اگه تستشم بدین میفهمین ایکیو من از همتون بالا تره
-شرطمون هنوز سر جاشه ها
+معلومه....
~چه شرطی؟
+قرار بود اگه من ایکیوم از کوک بالاتر بود هرکار من بگم اون بکنه و اگه اون ایکیوش از من بالا تر بود هرکار اون بگه من بکنم
اینگوک و هیونجو میخندن
~ریسک کردی جونگکوک
-به هر حال که من میبرم
+زکی...همین الان ثابت کردم من ایکیوم ازت بالاتره
-ولی هنوز معلوم نیست
#خیلی خب باشه بعد نهار میریم تست ایکیو میدیم....فعلا که ا/ت رنگش پریده
کوک میخنده
-چون ترسیده که نکنه ببازه
+نخیر....چون گشنمه
~حرف نزنین....فعلا تست ایکیو نمیدیم من امروز ازدواج کردم باید بریم بیرون جشن بگیریم
#عوهو...انقد زود؟
~اره....امشب میریم بیرون
#ولی مگه نباید شب ازدواج تنها....
جونگکوک تنه میزنه به هیونجو
+نخیر ازین خبرا نیست
#چرا زنداداش؟اشکال نداره خجالت نکش اینا طبیعت انسانه
گوشه لباستو میگیری و فشارش میدی و سرتو میندازی پایین تا سرخ شدن صورتت معلوم نشه و پشت سرشون راه میری،جونگکوک برمیگرده و نگات میکنه
-چت شده؟
سرتو میگیری بالا
+ها؟ چی چیشده
لبخند میزنه
-خجالت کشیدی از حرف هیونجو؟
+چی؟....اصلا....کجاش خجالت داره اصن
-ولی سرخ شدی
+چون گرممه...
-پس چرا یقه اسکی پوشیدی؟
+چون تو برام اوردی
میخنده و دستشو میزاره رو سرت
-خب معلوم شد خجالت کشیدی
+از کجا معلوم شد اونوقت؟
-چون تو وقتی در حالت عادی به سر میبری جواب سوالامو نمیدی یا میگی به تو چه
دستشو پس میزنی
+با استانداردای چرت و پرت میسنجی ادمارو؟
🍃🗿
Lucky-bloody#
پارت ۲۹
~عملی بودن این نقشتو تضمین میکنی؟
+عاااااا.....
-تا جایی که من فهمیدم فکر همه جاشو کرده و نقشه کاملیه....ولی بازم قابل اطمینان نیست
+خب....
~هر چیز دیگه ایم که نیاز داره بگو همچیزشو فراهم میکنم ولی باید کامل باشه نمیخوام تلفات بدم یا مجبور بشم دوباره نقشه بریزم
+راستش....همش در حد نقشست....تاحالا همچین کاری نکردم....
همشون اه از سر نا امیدی میکشن و سرشونو میندازن پایین
-ولی ظاهرا تنها کاریه که میتونیم بکنیم
+نه تنها کار نیست.....خیلی کارای دیگم هست که میتونیم بکنیم....
همشون سرشونو میارن بالا
+مثلا یکیو شبیه من بکنید و ببریدش جایی که قابل تشخیص باشه و بعد اینکه دزدیدنش دنبالشون برید و بگیریدش....چون....دنبال منن....برای همین اینو گفتم.....این طرح کلیشه
~اینم فکر خوبیه ولی ریسکش بالاست
-نقشه دیگه ای نداری؟
+عمممم.....باید فکر کنم
صدای قور قور شکمتو میشنوی و دستتو میزاری روش
+ولی الان گشنمه نمیتونم درست فکر کنم
همشون میخندن و بلند میشن و میرن سمت میز نهارخوری
-ظاهرا اشتباه میکردم که ایکیوت از من پایین تره
+چش....معلومه که از همتون باهوش ترم....اگه تستشم بدین میفهمین ایکیو من از همتون بالا تره
-شرطمون هنوز سر جاشه ها
+معلومه....
~چه شرطی؟
+قرار بود اگه من ایکیوم از کوک بالاتر بود هرکار من بگم اون بکنه و اگه اون ایکیوش از من بالا تر بود هرکار اون بگه من بکنم
اینگوک و هیونجو میخندن
~ریسک کردی جونگکوک
-به هر حال که من میبرم
+زکی...همین الان ثابت کردم من ایکیوم ازت بالاتره
-ولی هنوز معلوم نیست
#خیلی خب باشه بعد نهار میریم تست ایکیو میدیم....فعلا که ا/ت رنگش پریده
کوک میخنده
-چون ترسیده که نکنه ببازه
+نخیر....چون گشنمه
~حرف نزنین....فعلا تست ایکیو نمیدیم من امروز ازدواج کردم باید بریم بیرون جشن بگیریم
#عوهو...انقد زود؟
~اره....امشب میریم بیرون
#ولی مگه نباید شب ازدواج تنها....
جونگکوک تنه میزنه به هیونجو
+نخیر ازین خبرا نیست
#چرا زنداداش؟اشکال نداره خجالت نکش اینا طبیعت انسانه
گوشه لباستو میگیری و فشارش میدی و سرتو میندازی پایین تا سرخ شدن صورتت معلوم نشه و پشت سرشون راه میری،جونگکوک برمیگرده و نگات میکنه
-چت شده؟
سرتو میگیری بالا
+ها؟ چی چیشده
لبخند میزنه
-خجالت کشیدی از حرف هیونجو؟
+چی؟....اصلا....کجاش خجالت داره اصن
-ولی سرخ شدی
+چون گرممه...
-پس چرا یقه اسکی پوشیدی؟
+چون تو برام اوردی
میخنده و دستشو میزاره رو سرت
-خب معلوم شد خجالت کشیدی
+از کجا معلوم شد اونوقت؟
-چون تو وقتی در حالت عادی به سر میبری جواب سوالامو نمیدی یا میگی به تو چه
دستشو پس میزنی
+با استانداردای چرت و پرت میسنجی ادمارو؟
🍃🗿
۵.۷k
۰۶ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.