Chapter 2
Chapter 2
Lucky-bloody#
پارت ۲۸
شما ها خنگین که نمیدونین چجوری راه حل پیدا کنین برا همین به من نیاز دارین....البته...غیر از هیونجو چون من هنوز چند ساعته که میشناسمش...
هیونجو خندش بلند تر میشه و اینگوک میزنه پشت سرش
~خفه شو...
خنده هیونجو محو میشه و آروم میشینه سر جاش
اینگوک روشو میکنه سمتت
~خیلی خب تو که فکر میکنی عقل کلی چرا راه حلتو نمیگی؟
گلوتو صاف میکنی و و تیکه میدی به دیوار و به ناخونات نگاه میکنی
+احساس میکنم بینتون هیونجو باهوش تره چون فهمید میتونیم با برگزار کردن مراسم بگیریمش
-خیلی خب باشه برو سر اصل مطلب
ادامه میدی
+میتونیم مراسمو برگزار کنیم ولی...ازونجایی که نمیتونیم سلامتی کامل مهمونارو تضمین کنیم....کلا دعوتشون نمیکنیم
#چی؟مگه میشه مراسمو بدون مهمون برگزار کرد
+خب انگار توم زیاد باهوش نیستی
میری کنارشون میشینی و پاتو میندازی رو اون یکی پات
+منظورم مهمونای اصلیه....اونا دعوت نمیشن ولی بجاشون میتونیم مهمونای فیک بزاریم
-مهمونای فیک؟ منظورت ماکت ادمه؟
میخندی
+نه....منظورم آدمای مسلحه....با ایمنی بالا البته....مثل جلیقه ضد گلوله
-از کجا بیاریم اونوقت؟
+دیگه این مشکل خودتونه من فقط نقشه میریزم....خب ادامه میدم
+یسری مثلا مهمون رو میزاریم تو سالن و یسریم آدم حرفه ای میزاریم برای محکم کاری،به محض اینکه وارد شد میگیرنش....ولی چون ممکنه اسلحه همراش داشته باشه و به این سادگیا نیست،باید همه جلیقه بپوشن و مسلح باشن ولی بطوری که معلوم نباشه
دراز میکشی رو مبل و به سقف نگاه میکنی و ادامه میدی
+ولی ما بازم نمیدونیم که از در ورودی میاد یا از پنجره و هرجای دیگه بصورت مخفیانه.....برای همین هرجایی که امکان نفوذ داره رو مهمون....ینی چیز....آدمای مسلح مهمون نما میزاریم....تازه هنوز تموم نشده....ممکنه به خودش بمب وصل کرده باشه...
روی مبل میچرخی و پاهاتو میندازی رو پشتیش و با سر آویزون بهشون نگاه میکنی
+که این خیلی بده چون فقط با فشار یه دکمه....بومممم
به حالت عادیت برمیگردی و بلند میشی و دستاتو میکوبی به میز
+برای همین....به یه مهندس بمب نیاز داریم....نه.....دو یا سه یا حتی بیشتر
صاف میشی و دست به سینه نگاشون میکنی
+البته امکان چند تا چیز دیگم هست.....مثلا اینکه به صورت گروه حمله کنه....یا اینکه گوشه به گوشه سالن رو بمب کار بزاره....یا اینکه تغییر قیافه بده و هرکاری بکنه...مثلا سم بریزه تو نوشیدنیا.....که دیگه باید حواسمونو جمع کنیم خلاصه
هیونجو بلند میشه و شروع میکنه به دست زدن
#واه.....عالی بود....عجب مخی داری
اینگوک دست هیونجو رو میگیره و میکشه پایین
~بتمرگ سر جات.....ا/ت....
نگاه میکنی به اینگوک
+هوم؟
~عملی بودن این نقشتو تضمین میکنی؟
🍃🗿
Lucky-bloody#
پارت ۲۸
شما ها خنگین که نمیدونین چجوری راه حل پیدا کنین برا همین به من نیاز دارین....البته...غیر از هیونجو چون من هنوز چند ساعته که میشناسمش...
هیونجو خندش بلند تر میشه و اینگوک میزنه پشت سرش
~خفه شو...
خنده هیونجو محو میشه و آروم میشینه سر جاش
اینگوک روشو میکنه سمتت
~خیلی خب تو که فکر میکنی عقل کلی چرا راه حلتو نمیگی؟
گلوتو صاف میکنی و و تیکه میدی به دیوار و به ناخونات نگاه میکنی
+احساس میکنم بینتون هیونجو باهوش تره چون فهمید میتونیم با برگزار کردن مراسم بگیریمش
-خیلی خب باشه برو سر اصل مطلب
ادامه میدی
+میتونیم مراسمو برگزار کنیم ولی...ازونجایی که نمیتونیم سلامتی کامل مهمونارو تضمین کنیم....کلا دعوتشون نمیکنیم
#چی؟مگه میشه مراسمو بدون مهمون برگزار کرد
+خب انگار توم زیاد باهوش نیستی
میری کنارشون میشینی و پاتو میندازی رو اون یکی پات
+منظورم مهمونای اصلیه....اونا دعوت نمیشن ولی بجاشون میتونیم مهمونای فیک بزاریم
-مهمونای فیک؟ منظورت ماکت ادمه؟
میخندی
+نه....منظورم آدمای مسلحه....با ایمنی بالا البته....مثل جلیقه ضد گلوله
-از کجا بیاریم اونوقت؟
+دیگه این مشکل خودتونه من فقط نقشه میریزم....خب ادامه میدم
+یسری مثلا مهمون رو میزاریم تو سالن و یسریم آدم حرفه ای میزاریم برای محکم کاری،به محض اینکه وارد شد میگیرنش....ولی چون ممکنه اسلحه همراش داشته باشه و به این سادگیا نیست،باید همه جلیقه بپوشن و مسلح باشن ولی بطوری که معلوم نباشه
دراز میکشی رو مبل و به سقف نگاه میکنی و ادامه میدی
+ولی ما بازم نمیدونیم که از در ورودی میاد یا از پنجره و هرجای دیگه بصورت مخفیانه.....برای همین هرجایی که امکان نفوذ داره رو مهمون....ینی چیز....آدمای مسلح مهمون نما میزاریم....تازه هنوز تموم نشده....ممکنه به خودش بمب وصل کرده باشه...
روی مبل میچرخی و پاهاتو میندازی رو پشتیش و با سر آویزون بهشون نگاه میکنی
+که این خیلی بده چون فقط با فشار یه دکمه....بومممم
به حالت عادیت برمیگردی و بلند میشی و دستاتو میکوبی به میز
+برای همین....به یه مهندس بمب نیاز داریم....نه.....دو یا سه یا حتی بیشتر
صاف میشی و دست به سینه نگاشون میکنی
+البته امکان چند تا چیز دیگم هست.....مثلا اینکه به صورت گروه حمله کنه....یا اینکه گوشه به گوشه سالن رو بمب کار بزاره....یا اینکه تغییر قیافه بده و هرکاری بکنه...مثلا سم بریزه تو نوشیدنیا.....که دیگه باید حواسمونو جمع کنیم خلاصه
هیونجو بلند میشه و شروع میکنه به دست زدن
#واه.....عالی بود....عجب مخی داری
اینگوک دست هیونجو رو میگیره و میکشه پایین
~بتمرگ سر جات.....ا/ت....
نگاه میکنی به اینگوک
+هوم؟
~عملی بودن این نقشتو تضمین میکنی؟
🍃🗿
۵.۹k
۰۶ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.