اربابکیم

#ارباب_کیم ♣️

#پارت_51

+از اونجایی که خیلی سرم درد میکرد یه مسکن درآوردم و خوردم.
روی صندلی نشستم و سرمو روی میز گذاشتم.

£ ا/ت حالت خوبه؟

+نه زیاد سرم درد می‌کنه.

£ مسکن خوردی؟

+آره تازه خوردم.
تهیونگ داره چیکار می‌کنه؟

£داریم باچند تا از بچه ها راجب باند حرف می‌زنیم.

+آها
پس چرا اومدی پایین؟.

£ قرار بود خدمتکار یچیزی برامون بیاره که نیاورد.
بهتره خودم ببرمش.

+آها
بعد از آشپزخونه زدم بیرون و رفتم توی حیاط عمارت وروی تاب نشستم که شاید حالم بهتر بشه.
داشت حالم بهتر میشد که پیامکی به گوشیم اومد.

«بهتره حواست به خودت باشه کیم ا/ت»

الان من چیکار کنم حواسم به چیم باشه.
خواستم یه دقیقه آروم باشم که نشد.
بلند شدم و سمت عمارت حرکت کردم که دیدم دوستای تهیونگ و جین رفتن.
رفتم توی اتاق که دیدم تهیونگ سرش تو گوشیه.
چن حالم خیلی بد بود چیزی نگفتم و روی تخت دراز کشیدم.

ــ ا/ت خوبی؟

+نه

ادامه دارد.............♣️
دیدگاه ها (۰)

#ارباب_کیم ♣️#پارت_53ــ چته چی شده؟+سرم بدنم خیلی درد می‌کنه...

#ارباب_کیم ♣️#پارت_54+حالم بهتر شده بود ولی نه زیاد.تو این چ...

#ارباب_کیم ♣️#پارت_50+اگه جین سهام رو فروخته بود الان توی شر...

#ارباب_کیم ♣️#پارت_49 +باشهتو همین حال بودم که چند نفره ای ب...

love Between the Tides¹⁹(باید اعتماد میکردم یا نه) بعد از چن...

love Between the Tides¹⁸ ا/ت خیلی احساس ترس تو خونه ی تهیونگ...

love Between the Tides²⁴تهیونگم: خوش گذشتتهیونگ: آره خیلی خو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط