سناریو

#سناریو
وقتی تو دوران دبیرستان تو مدرسه روت کراشن و تو بهش توجه میکنی

"نامجون "
با دیدن سوالای امتحانی با چهره ای درهم رفته و گیج به برگه زل میزدی و نامجون از اون جایی که نمیخواست نمره امتحانت کم بشه توی برگه بعضی از سوالارو نوشت و بهت تقلب رسوند...
بعد از امتحان سمتش برمیگردی و لب میزنی
ا/ت : امیدوارم بتونم جبران کنم، تو خیلی خوش قلبی
بعد اینکه میری کتابو جلو صورتش میگیره که کسی صورت سرخ شده ش رو نبینه

"جین "
جین توی مدرسه خیلی مورد توجه قرار گرفته بود،
گرچه که علاقه ش نسبت به تو باعث میشد به هیچکس جز تو حتی نگاهم نکنه و وقتی یه بار باعث شدی کت مدرسه ش کثیف بشه بردی خشکشویی و این کارت باعث شد لبخندی رو لبش بیاد

"یونگی "
با چهره ای خجالتی سمت میزش رفتی و چند تا شکلات که خودت درست کرده بودی رو میزش گذاشتی
متعجب بهت نگاه کرد که لب زدی
ا/ت : ممنونم که... اون روز وقتی چند تا دختر برام قلدری میکردن ازم دفاع کردی بعد اینکه رفت یکی از شکلات هارو خورد و زمزمه کرد ..
یونگی : حتی دستپختشم بی نظیره!

"جیهوپ "
قرار بود به طور گروهی باهم انشا بنویسین و تو اون لحظه تمرکزی برای نوشتن انشا نداشتی و درست وقتی معلم صدات زد شونه ت رو گرفت و بجای تو با وجود اینکه دو خط فقط نوشته بودی چند تا جمله از خودش در اورد و بعد اینکه انشا رو خوند سمتش برگشتی
ا/ت : متاسفم که نتونستم چیزی بنویسم، مثلا من سرگروهم و واقعا این دفعه خراب کردم
جیهوپ : سرگروه هم مثل بقیه اعضای تیمه و اونم ممکنه اشتباه کنه پس.. هیچوقت خودتو دست کم نگیر
دیدگاه ها (۴)

#سناریو وقتی تو دوران دبیرستان تو مدرسه روت کراشن و تو بهش ...

#سناریو تو و اعضا چجوری باهم آشنا میشید؟؟"نامجون" رئیس شرکت ...

#سناریواعضا به عنوان مکان یا وایب های مختلف "نامجون" کتابخا...

#سناریو وقتی نیمه شب به سفر خارجی میرین و تو آویوفوبیا داری ...

love Between the Tides³⁰چند دقیقه بعد تهیونگ به سرعت رفتم سم...

꧁ 𝘿𝙖𝙧𝙠 𝙡𝙞𝙛𝙚 ꧂𝙥𝙖𝙧𝙩⁵⁷اروم تو راه رو عمارت راه میرفتم... تمام ف...

سناریو سانزو

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط