¹/²⁴

خوناشام جذاب من ¹/²⁴

قصد خفه کردنش رو داره!
از حال ات فهمید که به نقطهی درستی دست زده
و امکان مازوخیست بودن ات هم با توجه به دردی که به خودش
وارد کرده بود به ذهنش رسید!
ات از درد کشیدن لذت میبرد اما خودش این رو نمیدونست و
شاید هم در حال کشفش بود...
کوک دقیقهای بعد گلوی ات رو رها کرد و به صورتش که قرمز
شده بود نگاه کرد.
دیگه حقیقت مثل روز براش روشن بود... اون حتی اگه ات رو به
حد مرگ ب.ف.اک میداد دختر شکایتی نداشت!
+پس همینو میخواستی... آره؟
ات فقط سرش رو تکون داد... نای حرف زدن براش نمونده بود!
کوک ضربههاش رو مال.یمتر ولی عمیقتر کرد...
+از خواستههات خجالت نکش بیب...
+نمیتونم...
+اوم... پس از ددی خجالت میکشی!
کوک به ات فرصت هضم جملهی خوشایندی که شنیده بود رو
دیدگاه ها (۰)

¹/²⁵

سناریو BTS

¹/²³

¹/²²

𝐀 𝐒𝐭𝐫𝐚𝐧𝐠𝐞𝐫 𝐂𝐚𝐥𝐥𝐞𝐝 𝐚 𝐅𝐫𝐢𝐞𝐧𝐝𝐏𝐚𝐫𝐭𝟑𝟕ات هنوز از بوسه‌ی طولانی گیج...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط