یونگی ویو
#𝑺𝑨𝑭𝑬_𝑾𝑰𝑻𝑯_𝒀𝑶𝑼
𝒑𝒂𝒓𝒕 ¹⁶
یونگی ویو
اگه یه پیزیو تا الان فهمیده باشم اینه که هیچ حسی به لارا ندارم... دیگه مثل قبلاً با دیدنش ذوق نمیکنم .. قلبم تند نمیزنه.. و یا حتی دلم بخواد براش غش کنم.. این رو فهمیدم که دیگه دوستش... ندلرم
گارسون: چی میل دارین؟
_استیک✓پیتزا@همبرگر /پیتزا(نگاه با دقت به مایکل و هانا)
داشتم با تعجب به یونها نکاه میکردم که گارسون گفت
گارسون: عههه شما..
بهچهره گارسون نگاه کردم که دیدم خاک عالم.. این همون یارو بود اومد گفت به خاطر زیبایی هردو کاپل بهتون تخفیف میدم
_عه من.. من کیم؟
سوهو فهمید و گفت
@چیزه.. بیا من برات توضیح میدم
گارسون: عههه اون دختره گفتم چقدر قیافش برام آشناست.. ای بی مراما.. باهم کات ...
حرفش با قرار گرفتن دست سوهو رو دهنش قطع شد سوهو بلند شد و گارسون رو گرفت که دیدم سوگهو هم زمان که داره گارسون رو میبره به مایکل سلام کرد و مایکل هم جوابشو داد
×How many times do you say hello?
(چند بار سلام میکنی؟)
/ده بار از جاش بلند شد هر ده بار هم به مایکل سلام کرد
_مگه شما مخفیانه نیومدین اینجا
/آره اما خب یادمون رفت مایکل ما رو میشناسه... و اره دیگه
_خاک تو سرتون ـ
✓قضیه این گارسونه چیه
/گاریونای اینجا دیوونن بیخیالش
@خب قضیه حل شد
پام رو زدم به پاش اما آروم و آروم لبخند زدم برای تشکر
@😊😊👍🏻
گارسون:بفرمایید غذا تون
شروع کردیم به خوردن غذامون
که صدای مایکل و هانا اومد
×خب هانا میدونی خواستم تو قرار اول... بهت یه چیزی هدیه بدم و... برات اینو خریدم.
/پشمام
_چیه؟! چی خرید؟!!
ا/از این ساعت خوشگلااااا
که دیدم نگاه لادا به من افتاد
✓خوش به حال هانا.. کاش بعضیا یاد بگیرن
_لارا.. این جلف بازیا چیه؟!
✓ این جلف بازی نیست این نشان دهنده علاقه به اون شخصه.
من که اصن نمیدونم دوست دارم یا نه. پس حرفی نزدم
×هانا بیا اینجا واست موهاتو درست کنم موهات باز شده
+اوه.. خب چیز خاصی نیست خودم درست میکنم...
×بیا کوچولوم ناز نکن
که یهو محکم چاقوم رو کردم تو استیک که نگاه اون سه تا (یونها سوهو و لارا) به سمت من برگشت.)
_این استیکش.. صفته باز نمیشه(زور زدن و حرصی)
من چمه؟ چرا حرصم گرفت؟!
منو لارا غذامون تموم شد به یونها و سوهو گفتیم میام بریم خونه؟! که سوهو گفت میخوایم ازشون عکس بگیریم شما برین
لارا ویو
.. معلومه... با رفتنم اون حسی که نسبت بهم داشت رفته... میتونم دوباره عاشق خودم کنمش؟ البته که زوری نیست یونگی حق انتخاب داره...ولی سعیم رو میکنم که بتونم اون رو عاشق خودم کنم
سرمو به شیشه ماشین تکیه دادم که نفهمیدم چجوری خوابم برد
30 مین بعد
با تکون خوردن از جانب کسی بیدار شدم که دیدم یونگی داره منو تکون میده
_لارا.. بیدار شو رسیدیم ـ
با گفتن هومی به بدنم کش و قوسی دادم
𝒑𝒂𝒓𝒕 ¹⁶
یونگی ویو
اگه یه پیزیو تا الان فهمیده باشم اینه که هیچ حسی به لارا ندارم... دیگه مثل قبلاً با دیدنش ذوق نمیکنم .. قلبم تند نمیزنه.. و یا حتی دلم بخواد براش غش کنم.. این رو فهمیدم که دیگه دوستش... ندلرم
گارسون: چی میل دارین؟
_استیک✓پیتزا@همبرگر /پیتزا(نگاه با دقت به مایکل و هانا)
داشتم با تعجب به یونها نکاه میکردم که گارسون گفت
گارسون: عههه شما..
بهچهره گارسون نگاه کردم که دیدم خاک عالم.. این همون یارو بود اومد گفت به خاطر زیبایی هردو کاپل بهتون تخفیف میدم
_عه من.. من کیم؟
سوهو فهمید و گفت
@چیزه.. بیا من برات توضیح میدم
گارسون: عههه اون دختره گفتم چقدر قیافش برام آشناست.. ای بی مراما.. باهم کات ...
حرفش با قرار گرفتن دست سوهو رو دهنش قطع شد سوهو بلند شد و گارسون رو گرفت که دیدم سوگهو هم زمان که داره گارسون رو میبره به مایکل سلام کرد و مایکل هم جوابشو داد
×How many times do you say hello?
(چند بار سلام میکنی؟)
/ده بار از جاش بلند شد هر ده بار هم به مایکل سلام کرد
_مگه شما مخفیانه نیومدین اینجا
/آره اما خب یادمون رفت مایکل ما رو میشناسه... و اره دیگه
_خاک تو سرتون ـ
✓قضیه این گارسونه چیه
/گاریونای اینجا دیوونن بیخیالش
@خب قضیه حل شد
پام رو زدم به پاش اما آروم و آروم لبخند زدم برای تشکر
@😊😊👍🏻
گارسون:بفرمایید غذا تون
شروع کردیم به خوردن غذامون
که صدای مایکل و هانا اومد
×خب هانا میدونی خواستم تو قرار اول... بهت یه چیزی هدیه بدم و... برات اینو خریدم.
/پشمام
_چیه؟! چی خرید؟!!
ا/از این ساعت خوشگلااااا
که دیدم نگاه لادا به من افتاد
✓خوش به حال هانا.. کاش بعضیا یاد بگیرن
_لارا.. این جلف بازیا چیه؟!
✓ این جلف بازی نیست این نشان دهنده علاقه به اون شخصه.
من که اصن نمیدونم دوست دارم یا نه. پس حرفی نزدم
×هانا بیا اینجا واست موهاتو درست کنم موهات باز شده
+اوه.. خب چیز خاصی نیست خودم درست میکنم...
×بیا کوچولوم ناز نکن
که یهو محکم چاقوم رو کردم تو استیک که نگاه اون سه تا (یونها سوهو و لارا) به سمت من برگشت.)
_این استیکش.. صفته باز نمیشه(زور زدن و حرصی)
من چمه؟ چرا حرصم گرفت؟!
منو لارا غذامون تموم شد به یونها و سوهو گفتیم میام بریم خونه؟! که سوهو گفت میخوایم ازشون عکس بگیریم شما برین
لارا ویو
.. معلومه... با رفتنم اون حسی که نسبت بهم داشت رفته... میتونم دوباره عاشق خودم کنمش؟ البته که زوری نیست یونگی حق انتخاب داره...ولی سعیم رو میکنم که بتونم اون رو عاشق خودم کنم
سرمو به شیشه ماشین تکیه دادم که نفهمیدم چجوری خوابم برد
30 مین بعد
با تکون خوردن از جانب کسی بیدار شدم که دیدم یونگی داره منو تکون میده
_لارا.. بیدار شو رسیدیم ـ
با گفتن هومی به بدنم کش و قوسی دادم
- ۳.۲k
- ۰۶ مرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط