یک درختِ پیرم و سهم تبرها می شوم
یک درختِ پیرم و سهم تبرها می شوم
مرده ام، دارم خوراکِ جانورها می شوم
بی خیال از رنجِ فریادم تردّد می کنند
باعث لبخندِ تلخِ رهگذرها می شوم
با زبان لالِ خود حس می کنـم این روزها
هم نشین و هم کلام کور و کرها می شوم
هیچ کس دیگر کنارم نیست، می ترسم از این
این کـــه دارم مثل مفقودالاثـرها می شوم
.
عاقبت یک روز بـــا طرزِ عجیب و تـــازه ای
می کُشم خود را وسرفصلِ خبرها میشوم!
مرده ام، دارم خوراکِ جانورها می شوم
بی خیال از رنجِ فریادم تردّد می کنند
باعث لبخندِ تلخِ رهگذرها می شوم
با زبان لالِ خود حس می کنـم این روزها
هم نشین و هم کلام کور و کرها می شوم
هیچ کس دیگر کنارم نیست، می ترسم از این
این کـــه دارم مثل مفقودالاثـرها می شوم
.
عاقبت یک روز بـــا طرزِ عجیب و تـــازه ای
می کُشم خود را وسرفصلِ خبرها میشوم!
۱.۱k
۲۸ بهمن ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.