باید یک بار به خاطر همه چیز گریه کرد آنقدر که اشک ها خشک

باید یک بار به خاطر همه چیز گریه کرد آنقدر که اشک ها خشک شوند باید این تَن اندوهگین را چلاند و بعد دفتر زندگی را ورق زد ، به چیز دیگری فکر کرد باید پاها را حرکت داد و همه چیز را از نو شروع کرد.
.
آنا گاوالدا
دوستش داشتم
دیدگاه ها (۱)

فرهنگ همیشه وحشتناک‌ترین چیز برای یک دیکتاتور است زیرا مردمی...

هیچ وقت با کسی بیشتر از جنبه اش رفاقت نکندرد دل نکنشوخی نکنح...

۱۸ سالم بود که عمه ام متوجه شد شوهرش با یک زن دیگه رابطه دار...

چرا حاضرید دماغتونو لباتونو هزار جای دیگتونو عمل کنید تا ظاه...

به خودم گفتم : بجنب ، یکبار برای همیشه از ته دل گریه کن . بع...

رمان وقتی دوست برادرته و.... پارت سیزدهم: در دفتر چه جیمین چ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط