فصل دوم مافیای خشن من

فصل دوم مافیای خشن من
(ا.ت+)
(تهیونگ-)
(بچه ا.ت و تهیونگ یوری*)
(برادر ا.ت جکسون #)
(خواهر تهیونگ لیا&)
پارت پنجم
توی فرود گاه که تهیونگ رو دیدم که با عصبانیت داشت به سمت ما میومد
از زبان تهیونگ
خواب بودم که متوجه شدم ا.ت داره می‌ره بیرون
دنبالش کردم فهمیدم داره می‌ره فرودگاه
خیلی عصبانی شدم رفتم پیششون
+..اینجا....چیکار.میکنی....
-اینو که من باید بپرسم
+تو که داری ازدواج می‌کنی منو میخوای چیکار
-چی تو حرفامون رو شنیدی
+آره
-اما حقیقت ندارد نترس من اون هارو کشتم تا پیش تو وبچم باشم
+تو مگه قرار نبود دیگه کسی رو بکشی چرا کشتی بعد انتظار داری من برگردم پیشت
-اگه انجام نمی‌دادم تو و بچم رو از دست میدادم
*پاپا دابم میداد(باباخوابم میاد)
-بیا بغلم تو بغلم بخواب دخترم الان میریم خونه
پرش زمانی خونه
+یوری خوابید ؟
-اره خب الان بازم میخوای ترکم کنی
+نمی‌دونم شاید نه
-یعنی دوسم داری
+آره دوست دارم خیلی(خیلی تند گفت و بعد سریع رفت بالا)
-ا.ت خودمه منم دوستت دارم
پرش زمانی
فردا صبح
+صبحانه امادست بیاید پایین
-اومدم
*دالم میام(دارم میام)
+ته فردا برادرم میاد سئول میشه تا وقتی که خونه بگیره پیش ما بمونه
-همون برادرت جکسون
+آره مگه من چند تا برادر دارم
-اتفاقا خواهر من لیا هم فردا میاد چرا که نه می‌تونه تا هروقت که بخواد پیش ما بمونه
+خواهر تو هم اینجا میمونه
-اره
+خوبه میتونم تمام روز باهاش حرف بزنم
-نمیخوای غیبت کنی(با خنده)
+عهههههه نخند (با خنده)
-خودت داری میخندی(با خنده)
+بسه دیگه صبحانتون رو بخورید