قسمتی از صحبت هیوک:😍 😭
قسمتی از صحبت هیوک:😍 😭
اینهیوک: سوپرجونیور .... چجوری بگم...همه چیزمه! من میگم همه چیزمه،الان من حدود ده ساله که با سوپر جونیورم. فکنم بیشتر از زمانی که با خانوادم گذروندم، با اونا بودم. درنتیجه ما خیلی به هم نزدیکیم و نمیشه با کلمات بیانش کرد.
🐒 هیوک: با اینکه وونجو خیلی دور نبود،اما من خجالت میکشیدم که بهشون بگم به دیدنم بیان، اما بعد وقتی دونگهه به دیدنم اومد، بعد از دیدنش، واقعا دلم نمیخواست بزارم بره...
سوال: میخوایی به الفهایی که اومدن به دیدنت چی بگی؟
🐒 هیوک: ما دوباره از هم جدا نمیشیم، درسته؟
سوال: فراموش نشدنی ترین اتفاق در حین سربازی؟
🐠 هائه: وقتی هیوک با غذاهای خوشمزه اومد به دیدنم
🐒 هیوک:منم همینطور،کم پیش میومد که تعطیلات داشته باشیم و پایگاهمون بسته نمیشد، راحت نبود که همو ببینیم، اما این زمستون، ما همو دیدیم، گپ زدن و باهم بودنمون، فراموش نشدنی ترین بود
🐒 هیوک:ما باهم چک میکردیم که کی ممکنه تعطیلاتمون باشه، بعد برنامه میریختیم که همو ببینیم و غذا بخوریم
🐠 هائه: اره،قبل از سربازی، ما مصمم بودیم که حتما زمان قرارمونو باهم هماهنگ کنیم.
دونگهه گفته ما برنامه داشتیم که باهم مرخص بشیم، اما متاسفانه دو روز فرقش بود. هیوک گفته خیلی ممنونه ازین که فقط دو روز اختلاف بینش بوده. هائه گفته وقتی شنیده که دو روز قبل اون هیوک مرخص میشه حس بدی بهش دست داده و حس اینو داشته که انگار نمیتونه اخرین صفحه یه رمانو تموم کنه!
#eunhae
#superjunior
#donghae
#eunhyuk
#nylon
#sj
#elf
eli
اینهیوک: سوپرجونیور .... چجوری بگم...همه چیزمه! من میگم همه چیزمه،الان من حدود ده ساله که با سوپر جونیورم. فکنم بیشتر از زمانی که با خانوادم گذروندم، با اونا بودم. درنتیجه ما خیلی به هم نزدیکیم و نمیشه با کلمات بیانش کرد.
🐒 هیوک: با اینکه وونجو خیلی دور نبود،اما من خجالت میکشیدم که بهشون بگم به دیدنم بیان، اما بعد وقتی دونگهه به دیدنم اومد، بعد از دیدنش، واقعا دلم نمیخواست بزارم بره...
سوال: میخوایی به الفهایی که اومدن به دیدنت چی بگی؟
🐒 هیوک: ما دوباره از هم جدا نمیشیم، درسته؟
سوال: فراموش نشدنی ترین اتفاق در حین سربازی؟
🐠 هائه: وقتی هیوک با غذاهای خوشمزه اومد به دیدنم
🐒 هیوک:منم همینطور،کم پیش میومد که تعطیلات داشته باشیم و پایگاهمون بسته نمیشد، راحت نبود که همو ببینیم، اما این زمستون، ما همو دیدیم، گپ زدن و باهم بودنمون، فراموش نشدنی ترین بود
🐒 هیوک:ما باهم چک میکردیم که کی ممکنه تعطیلاتمون باشه، بعد برنامه میریختیم که همو ببینیم و غذا بخوریم
🐠 هائه: اره،قبل از سربازی، ما مصمم بودیم که حتما زمان قرارمونو باهم هماهنگ کنیم.
دونگهه گفته ما برنامه داشتیم که باهم مرخص بشیم، اما متاسفانه دو روز فرقش بود. هیوک گفته خیلی ممنونه ازین که فقط دو روز اختلاف بینش بوده. هائه گفته وقتی شنیده که دو روز قبل اون هیوک مرخص میشه حس بدی بهش دست داده و حس اینو داشته که انگار نمیتونه اخرین صفحه یه رمانو تموم کنه!
#eunhae
#superjunior
#donghae
#eunhyuk
#nylon
#sj
#elf
eli
۱.۲k
۲۸ مرداد ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.