خواب دیدم تمام مردم دنیا همه با لباس های خواب راه راه

🦋خواب دیدم تمام مردم دنیا، همه با لباس های خواب راه راه یک شکل ایستادن توی کوچه‌ها و خیابان ها و دارند آسمون را تماشا می‌کنن!
از آسمون بارون شدیدی می بارید ولی هیچ کس از این بارون خیس نمی شد.

🦋 همه خشک بودن. انگار نه انگار که بارون می بارید! همه مثل مجسمه خشکش شون زده بود و داشتند به یک نقطه خاص توی آسمون نگاه می کردن.
هیچ کس تکون نمی‌خورد.
من کنجکاوسرم را بالا کردم طرف آسمون با تعجب اون چیزی که اونها تماشا می کردند نگاه کردم.

🦋 صدای رعدی بلند می شود. توماس و جاستین هر دو به طرف پنجره برمی‌گردند.‌ جاستین سری تکان می دهد.
- چقدر عجیب!
توماس میان درد ادامه می‌دهد.
- کنجکاو سرم را بلند کردم تا ببینم چه چیزی توی آسمون هست که تمام مردم دنیا دارند نگاهش می کنند.

🦋 جاستین می پرسد:
اون رو دیدی؟
توماس سری تکان میدهد.
چه بود بالای ابرها؟
مسیح نشسته بود روی یک کاناپه قدیمی و داشت به کاریکاتور محمد روزنامه‌ نگاه می‌کرد و اشک می‌ریخت.

#گریه_های_مسیح
#بریده_کتاب
✅پاتوق کتاب شهید زینب کمایی
@maghar98
دیدگاه ها (۱)

🦋توماس به جعبه نقره نگاه می کند. با تعجب فرو رفتگی گلوله رو...

🍁خردسال بودم که با برادرم حسن به حضور رسول خدا  «صلی الله عل...

🦋در باز می شود و کارولین پا می گذارد توی ایوان و کنارشان می ...

🦋جاستین سری تکان می دهد. توماس مقداری از کیک را به دهان می ب...

دستم خواب رفته بود، دست راستم که گذاشته بودم زیر سرت و خوابت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط