نفس آخر

.نفس آخر 🎻🔮
♡⛓ Part = 5⛓♡
____
.
بلاخره تموم شد از محضر بیرون اومدم
که خود به خود دنبال دانیال کشیده شدم سوار ماشین شدیم بعد چند دقیقه در یه‌‌خونه ماشین متوقف شد

وارد خونه شدیم مشغول نگاه کردن به اطراف بودم که کتش رو کن و روی مبل انداخت
نگاهم روش بود که کراواتش رو شل کرد و به سمتم چرخید
_حالا ک خوب میبینم قابل تحمل تری
به سمتم اومد که یه قدم برداشتم عقب و سعی کردم شجاعتم رو جمع کنم
_ لطفاً بهم‌ نزدیک نشو
خندید یه خنده تحقیر آمیز
و قبل اینکه بفهمم چیشد دستم رو محکم گرفت و شونه ی مانتوم رو پایین کشید و مک عمیقی روی گردنم زد
زبونش رو روی گردنم کشید که به گوشم رسید لب زد
_ بهت نزدیک نشم؟ دختر تو باید تحمل بالایی داشته باشی تقاص مرگ برادرم رو تو قرارع پس بدی

کشیدم به سمت اتاق خواب و ادامه داد
_ همون‌طور که برادرت عزیز ترین چیزم رو گرفت منم عزیز ترین چیزش رو گرفتم
.
.
با صداش چشمام رو به سختی باز کردم
_ نیاوردم اینجا که بخوابی
هنوز تو خواب بودم که یهو سیخ نشستم
_ هوی با توهم برو صبحونه درست کن

باشه ای زیر لب گفتم از اتاق خارج شدم چند روز بود چیزی نخورده بودم خواستم صندلی میز رو عقب بکشم که لب زد
_ داری چیکار میکنی؟ مگه اجازه دادم با من چیزی بخوری؟
با تعجب نگاهش کردم که تیکه نونی کند انداخت جلوم
_ برو خداروشکر کن اینقدر دست و دل بازم

_ مگه سگم که اینطوری جلوم نون میندازی؟
_ بهتره بهش عادت کنی چون از اون هم کم تری
_ فکر کردی کی هستی؟ تو نمیتونی اینطوری با من رفتار کنی
دستش رو روی میز کوبید
نزدیکم شد هربار که نگاهم میکرد از چشماش آتیش می‌بارید مگه من چیکارش کردم با حرس گفت
_ چه چیزی جلوم رو میگیره نکنه تو ؟
بعد دستش بالا رفت و توی صورتم زد
اشک توی چشمام جمع شد و با تعجب نگاهش کردم زیر لب گفتم
_ توی عوضی...
_اسحاس می‌کنی غرورت رو شکستم؟ پس جلوم بگیر

محکم تر توی صورتم زد که باعث شد روی زمین بیوفتم
_ الان چی؟ چه غلطی میتونی بکنی ؟

من حتی زمان بچگی هم از پدر و مادرم کتک نخوردم ولی الان سر کار اشتباهی که انجام ندادم باید کتک بخورم ؟ اشک هام متوقف نمی‌شود و داعم میریخت
_ خودتو جمع کن و تا بر میگردم ناهار آماده کن
دیدگاه ها (۵)

نفس آخر 🎻🔮♡⛓ Part = 6⛓♡_از خونه خارج شد چند تا فوش زیر لب با...

نفس آخر 🎻🔮♡⛓ Part ۷⛓♡__اینگار آهو رو انداختن جلو شیر با به خ...

نفس آخر 🎻🔮♡⛓ Part = 4⛓♡____داداشم آزاد شد ولی حیف من نتونستم...

نفس آخر 🎻🔮♡⛓ Part = 3⛓♡____در خونه رو باز کردم وارد خونه شدم...

امروز دوباره دیدمش...بعد از ۱۸ سال!تو تاکسی،روی صندلی جلو نش...

امروز دوباره دیدمش...بعد از ۱۸ سال! تو تاکسی، روی صندلی جلو ...

╭────────╮ ‌ ‌ ‌ 𝐚 𝐬𝐢𝐩 𝐨𝐟 𝐲𝐨𝐮 ‌ ╰────────╯جـ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط