ع҉ش҉ق҉ت҉و҉ ҉ب҉ه҉م҉ ҉ث҉ا҉ب҉ت҉ ҉ک҉ن҉
ع҉ش҉ق҉ت҉و҉ ҉ب҉ه҉م҉ ҉ث҉ا҉ب҉ت҉ ҉ک҉ن҉
Part: 10
*تق تق*
_اممم ات منم میشه بیام تو
+یه دقیقه وایسا.... اممم بیا
*درو باز کرد*
_اوههه چه تیپی فکر کنم تو هم خیلی
لباس لش و رنگ تیره دوست داری
+اره خیلیی وقتی ۱۷ سالم بود مامانم میگفت که تو نباید اینجوری تیپ بزنی مثل پسرا تو باید مثل یه خانم رفتار و استایل خانومانه ایی داشته باشی
*هردو خندیدن*
_اممم خب من بیرون منتظرم
+اوکی برو منم الان میام
*رفت*
ات هم پشت سرش رفت
_خب اول کجا میخوای بریم
+نمیدونم...... ولی فکر کنم پاساژ ( یه اسمی
برای خودتون بگید)
_اوک
*رسیدن*
۳ ساعت بعد
+عااا خداا هیچی گیرم نمیاد حالا اگر بدون هیچ مراسمی میومدم بازار همه چی بود
_ایی خدااا مرد............
+وایییییی ( اندکی جیغ)
اون لباس خیلییی گشنگه ( چشم سگیی)
_کدوم..
*دستشو دراز کرد روی ویترین روبه روشون *
+اون
_نه اون من خیلیی بازه
+تروخداا(چشمانی شبیه سگ)
(ادمین حالش خوب نیست)😂
_چشاتو اونجوری نکن که من خر نمیشم
دیدی چه ادمین خوبی شدم جای حساس کات نکردم
کیف کنید 𖨆𖨆𖨆𖨆𖨆
۲۰ تا لایک اگه شرطو نرسونید از پارت بعدی خبری نیست 💗
Part: 10
*تق تق*
_اممم ات منم میشه بیام تو
+یه دقیقه وایسا.... اممم بیا
*درو باز کرد*
_اوههه چه تیپی فکر کنم تو هم خیلی
لباس لش و رنگ تیره دوست داری
+اره خیلیی وقتی ۱۷ سالم بود مامانم میگفت که تو نباید اینجوری تیپ بزنی مثل پسرا تو باید مثل یه خانم رفتار و استایل خانومانه ایی داشته باشی
*هردو خندیدن*
_اممم خب من بیرون منتظرم
+اوکی برو منم الان میام
*رفت*
ات هم پشت سرش رفت
_خب اول کجا میخوای بریم
+نمیدونم...... ولی فکر کنم پاساژ ( یه اسمی
برای خودتون بگید)
_اوک
*رسیدن*
۳ ساعت بعد
+عااا خداا هیچی گیرم نمیاد حالا اگر بدون هیچ مراسمی میومدم بازار همه چی بود
_ایی خدااا مرد............
+وایییییی ( اندکی جیغ)
اون لباس خیلییی گشنگه ( چشم سگیی)
_کدوم..
*دستشو دراز کرد روی ویترین روبه روشون *
+اون
_نه اون من خیلیی بازه
+تروخداا(چشمانی شبیه سگ)
(ادمین حالش خوب نیست)😂
_چشاتو اونجوری نکن که من خر نمیشم
دیدی چه ادمین خوبی شدم جای حساس کات نکردم
کیف کنید 𖨆𖨆𖨆𖨆𖨆
۲۰ تا لایک اگه شرطو نرسونید از پارت بعدی خبری نیست 💗
۳.۲k
۰۳ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.