در زندگی یک روز هایی هست

در زندگی یک روز هایی هست
که نمی‌دانی دقیقا چه می‌خواهی !
نمی‌دانی چه مرگت است !
فقط می‌دانی که خوب نیستی ..

از همان خوب نیستم هایی که
با یک احوال پرسی ساده لب وا نمی‌کند ...
باید یک نفر بنشیند دست بگذارد روی شانه ات
از ته دل بگوید :
چه مرگت است دیوانه جان ؟
سِفت بغلش کنی و تمامِ خوب نبودن هایت
از چشم هایت بزند بیرون ...

مهم نیست چگونه دلت گرفته
یا چرا ..
مهم همان آدمی ست
که باید خوب نبودنت را ببیند ...
همانی که آغوشش
جان می‌دهد برای
یک خوب نبودنِ راحت ...

خودمانیم !
چقدر از این احوال پرسی های جانانه
به هم بدهکاریم ..
چقدر ...
دیدگاه ها (۲)

دلم میخواهد خودم را از تنم در بیاورمبشورم بچلانم و روی طناب ...

ستایش می کنم،تاریکی شبانگاه را..هنگامی که شیار باریکی از نور...

گرمای آغوشتاین فصل را عاشقانه تر کردهپر و بال داده به عشق ما...

اغلب ما "سواد رابطه" نداریم...بلد نیستیم بفهمیم دنیای آدمها ...

حجاب عفاف از دیدگاه اندیشمندان ومحققان غربی

⁨«ذات نکو، خودِ زیبایی‌ست —بی‌نیاز از صحنه و بی‌نیاز از صدا»...

به دنبال حقیقت....!

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط