مافیای سفید p5

ویوو گوجو

بهتره یکم بهش فک کنم (و میره قدم زنی)

ویوو پریا

پس این ا/ت کجاست؟؟ براش نگرانم نکنه یکی دزدیدتش(ن پ تازه فهمیدی تازه ساعت 10 شبی از 3 تا حالا نفهمیدی 😐🤌🏻)
رفتم دنبالش
وسط راه گوجو رو دیدم گفتم شاید اون ا/ت رو دزدیده باشه میرم دستمو میزارم رو شونش ولی هواسم هست نفهمه اسمشو میدونم چون یهو برام دردسر میشه
+ تو به چه جرعتی ا/ت رو دزدیدی؟
/ ا/ت کیه؟؟ (بدبخ گوجو از خدا بی خبر 🤦🏻‍♀️)
+ ا/ت همونی که بردیش
/ آها اون دختره
+ ا/ت کجاستتتت
/ تو منو میشناسی؟
+ نه ولی دربارت بهم گفته که دستشو گرفتی اسمت چی بود؟ گوجه ؟ گرو؟
/ پس کاری با تو ندارم (میره)
+ هی فک نمی کردم انقد بیشور باشی گوجو ساننننن
(برمیگرده )/ کارت چیه حالا اون دختره ی درپیتو بردم که چی؟؟
+ درپیت خودتی
سعی کردم یه مشت بزنم به صورتش
ولی جاخالی داد آره خب چه توقعی داشتم گوجوست دیگر
دستمو گرفت پیچوند و خودشو دنبالم کشوند
+ منو کجا میبریییی
/ هی چی بالا سریا بگن تنها دستور اینه که هر کی اسمامونو بدونه باید فرستاده شه
....


دوستان فحشم ندین گوجو مجبوره دستور از بالا دست است🤦🏻‍♀️😐🤌🏻
دیدگاه ها (۲)

مافیای سفید p6

دوستان شاید نتونم چند وقت فعالیت کنم😒

مافیای سفید p4

رمان مافیای سفید p3

پارت ۴۵ فیک ازدواج مافیایی

قلب یخیپارت ۱۰از زبان ا/ت:غذامون تموم شد منم میخواستم برم دس...

☕️هفت روز تا تبدیل شدن به استاد قهوه☕️پارت 12

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط