.....
.....
علامت# چان
علامت$جونگین
( فلش بک چن سال پیش توی ساحل)
(*چان و جونگین دوستتای صمیمی بودن
توی این چند سال هر دوشون به طرز فجیهی عاشق هم شده بودن یه عشق بی حد و مرز
این دوتا گل پسر از اعتراف به همدیگه میترسیدن*)
(پایان فلش بک)
الان این دو تا چند هفته ایه سر یه موضوع مسخره از هم دور شدن (اخرای داستان براتون مکالمه ی دعواشون رو مینویسم)
#اهه......دلم براش تنگ شده برای اون بچه نون
$وایییی........چرا این غرور لعنتی نمیزاره بهش پیام بدم
#الان بهش پیام میدم و ازش عذر خواهی میکنم (سلام جونگینااااا دلم برات تنگ شده ببخشید بابت کاری که کردم میشه منو ببخشی لطفاااااا🥺)
جونگین باصدای گوشیش تو حال خودش امد با دیدن نوتیفیکیشن چان ذوق زده شد و رف تا ببینه اون چی گفته با دیدن عذر خواهی چان اخماش تو هم رف و به چان پیام داد
$سلام راستش این غرور لعتنیم اجازه پیام به تورو نمیداد راسش منم زیاده روی کردم
(فلش بک به یه هفته پیش)
#الان چرا اینجوری شدی جونگینااااا تو هیچوقت اینقد حساس نبودی مگه چیکا کردم من فقط یکم مست بودم که اون کار رو کردم مگه چیه؟؟؟
$من حساسم؟؟؟ اره حق دارم روکسی که دوسش دارم حساس باشم حالا فهمیدی؟؟؟ حالا فهمیدی چرا انقد گیر میدم (با صدای نسبتا بلند) در رو محکم بست و رفت....
(پایان فلش بک)
$منم عذر میخوام دست خودم نبود عذر میخوام
#بابت اون حرفی که زدی منم احساس به نسبت به تو همونه
چشماش از تعجب چهارتا شده بود
$و...واقعا؟؟؟ راستش خیلی وقته میخوام بهت پیشنهاد رابطه بدم اما خجالت میکشیدم...... میتونم بیام پیشت حالم بده؟؟؟
#البته.......سریع پاشو بیا یا نه الان من میام
(۱۰دقیقه بعد جلو خونه جونگین )
زنگ درو به صدا دراورد که در بلافاصله توسط جونگین باز شد و جونگین رفت تو بغل چان و بغضش شکست
$منو ببخش..هق..هق.....من اشتباه کردم.....هق
#اروم باش پسر چیزی نیست
فقط صدای هق هق هاش میومد
#بیا بریم تو زشته اینجا همسایه ها میبینن...... بچه نون
جونگین تک خنده ای کرد و باهم رفتن تو خونه
چان بیمقدمه لباشو روی لبای جونگین گذاشت و کوتاه بوسیدش که بچه نون تعجب کرد
چان رف روی یکی از مبلها نشست
جونگین دستش رو برد سمت لبش زیر لب چیزی گف که چان نشنید
$خودت شروع کردی
رف سمت چان و روش خیمه زد چان باتعجب تو چشمای جونگین نگاه کرد که جونگین اروم لبشو رو لب چان گذاشت و شروع کرد و به مک زدن و گاز های ریز گرفتن جوری که ناله های مردونه چان تو دهنش خفه میشد و اونو بیشتر به وجد میاورد جوری که این بوسه انتهای خوبی نداشت
(و اینگونه شد که بچه نون به ددی نون تبدیل شد😂)
(امیدوارم دوست داشته باشین)
علامت# چان
علامت$جونگین
( فلش بک چن سال پیش توی ساحل)
(*چان و جونگین دوستتای صمیمی بودن
توی این چند سال هر دوشون به طرز فجیهی عاشق هم شده بودن یه عشق بی حد و مرز
این دوتا گل پسر از اعتراف به همدیگه میترسیدن*)
(پایان فلش بک)
الان این دو تا چند هفته ایه سر یه موضوع مسخره از هم دور شدن (اخرای داستان براتون مکالمه ی دعواشون رو مینویسم)
#اهه......دلم براش تنگ شده برای اون بچه نون
$وایییی........چرا این غرور لعنتی نمیزاره بهش پیام بدم
#الان بهش پیام میدم و ازش عذر خواهی میکنم (سلام جونگینااااا دلم برات تنگ شده ببخشید بابت کاری که کردم میشه منو ببخشی لطفاااااا🥺)
جونگین باصدای گوشیش تو حال خودش امد با دیدن نوتیفیکیشن چان ذوق زده شد و رف تا ببینه اون چی گفته با دیدن عذر خواهی چان اخماش تو هم رف و به چان پیام داد
$سلام راستش این غرور لعتنیم اجازه پیام به تورو نمیداد راسش منم زیاده روی کردم
(فلش بک به یه هفته پیش)
#الان چرا اینجوری شدی جونگینااااا تو هیچوقت اینقد حساس نبودی مگه چیکا کردم من فقط یکم مست بودم که اون کار رو کردم مگه چیه؟؟؟
$من حساسم؟؟؟ اره حق دارم روکسی که دوسش دارم حساس باشم حالا فهمیدی؟؟؟ حالا فهمیدی چرا انقد گیر میدم (با صدای نسبتا بلند) در رو محکم بست و رفت....
(پایان فلش بک)
$منم عذر میخوام دست خودم نبود عذر میخوام
#بابت اون حرفی که زدی منم احساس به نسبت به تو همونه
چشماش از تعجب چهارتا شده بود
$و...واقعا؟؟؟ راستش خیلی وقته میخوام بهت پیشنهاد رابطه بدم اما خجالت میکشیدم...... میتونم بیام پیشت حالم بده؟؟؟
#البته.......سریع پاشو بیا یا نه الان من میام
(۱۰دقیقه بعد جلو خونه جونگین )
زنگ درو به صدا دراورد که در بلافاصله توسط جونگین باز شد و جونگین رفت تو بغل چان و بغضش شکست
$منو ببخش..هق..هق.....من اشتباه کردم.....هق
#اروم باش پسر چیزی نیست
فقط صدای هق هق هاش میومد
#بیا بریم تو زشته اینجا همسایه ها میبینن...... بچه نون
جونگین تک خنده ای کرد و باهم رفتن تو خونه
چان بیمقدمه لباشو روی لبای جونگین گذاشت و کوتاه بوسیدش که بچه نون تعجب کرد
چان رف روی یکی از مبلها نشست
جونگین دستش رو برد سمت لبش زیر لب چیزی گف که چان نشنید
$خودت شروع کردی
رف سمت چان و روش خیمه زد چان باتعجب تو چشمای جونگین نگاه کرد که جونگین اروم لبشو رو لب چان گذاشت و شروع کرد و به مک زدن و گاز های ریز گرفتن جوری که ناله های مردونه چان تو دهنش خفه میشد و اونو بیشتر به وجد میاورد جوری که این بوسه انتهای خوبی نداشت
(و اینگونه شد که بچه نون به ددی نون تبدیل شد😂)
(امیدوارم دوست داشته باشین)
۵.۸k
۲۹ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.