پارت①
پارت①
ات ویو
مثل روز های عادیم ساعت پنج صبح سریع اماده شدم و بدون اینکه چیزی بخورم رفتم بیمارستان بغل بیمارستان یه کافه بود رفتم اونجا یه قهوه خوردم رفتم سمت دفتر خودم...
داشتم با بیمارم صحبت میکردم که یکی دیدم داره جیغ میکشه اسممو صدا میزنع!
& خاننممممممم کیمممممم بیمارمون اوژانسیههههه
بدو از دفترم رفتم بیرون سمت بیمار رفتم با چیزی که دیدم خون تو بدنم خشک شد! امکان نداره این این جئون جونگ کوک نیست که دیدم یکی دستش رو شونمه هی منو تکون میده دیدم کیم تهیونگه!
∆دکتر چرا وایسادی یه کارییی کن داره میمیره!
+پوکر نگاش کردم رو کردم سمت پرستار
+یه اتاق بهشون بدین بدنشو چک کردم چیز خواسی نیست فشارشون افتاده فقط :/ یه سرم براشون بزنید
∆ داره میمیرهههه میگی چیزی نیست
+ اقای محترم سر من داد نزن احترامتو نگه داشتم
∆میدونی من کی هستم؟؟؟؟
+نهههه تو فقط میدونی *عصبی
∆هوی صداتو بیار پایین
+نیارم چی میشه.؟؟؟ رفیقته درست منی که فنشم چیکار میخوای کنی؟؟؟
∆ارمییی ؟
+نه په
∆ایش زود تر بگو
+هوف وحشی دیگه
∆ مشکلیه؟
+نه
∆تو
نامجون: صداتون کل بیمارستان گرفته.. یه غش کرد دیگه
+رفتم سمت اتاق ۲۶۷ اونجا جونگ کوک بود وضعیتشو برسی کردم که دیدم همشون اومدن تو
+ یه دو سه روز اینجا بمونه بهتره من خودم شخصا رسیدگی میکنم بهش این چند روز حتما زیاد کار کشیدین ازش که دیگه پس افتاد :)
شوگا: مشکلی نیست... ارمی؟
+بودم :)
+خب با اجازه *
ات ویو
مثل روز های عادیم ساعت پنج صبح سریع اماده شدم و بدون اینکه چیزی بخورم رفتم بیمارستان بغل بیمارستان یه کافه بود رفتم اونجا یه قهوه خوردم رفتم سمت دفتر خودم...
داشتم با بیمارم صحبت میکردم که یکی دیدم داره جیغ میکشه اسممو صدا میزنع!
& خاننممممممم کیمممممم بیمارمون اوژانسیههههه
بدو از دفترم رفتم بیرون سمت بیمار رفتم با چیزی که دیدم خون تو بدنم خشک شد! امکان نداره این این جئون جونگ کوک نیست که دیدم یکی دستش رو شونمه هی منو تکون میده دیدم کیم تهیونگه!
∆دکتر چرا وایسادی یه کارییی کن داره میمیره!
+پوکر نگاش کردم رو کردم سمت پرستار
+یه اتاق بهشون بدین بدنشو چک کردم چیز خواسی نیست فشارشون افتاده فقط :/ یه سرم براشون بزنید
∆ داره میمیرهههه میگی چیزی نیست
+ اقای محترم سر من داد نزن احترامتو نگه داشتم
∆میدونی من کی هستم؟؟؟؟
+نهههه تو فقط میدونی *عصبی
∆هوی صداتو بیار پایین
+نیارم چی میشه.؟؟؟ رفیقته درست منی که فنشم چیکار میخوای کنی؟؟؟
∆ارمییی ؟
+نه په
∆ایش زود تر بگو
+هوف وحشی دیگه
∆ مشکلیه؟
+نه
∆تو
نامجون: صداتون کل بیمارستان گرفته.. یه غش کرد دیگه
+رفتم سمت اتاق ۲۶۷ اونجا جونگ کوک بود وضعیتشو برسی کردم که دیدم همشون اومدن تو
+ یه دو سه روز اینجا بمونه بهتره من خودم شخصا رسیدگی میکنم بهش این چند روز حتما زیاد کار کشیدین ازش که دیگه پس افتاد :)
شوگا: مشکلی نیست... ارمی؟
+بودم :)
+خب با اجازه *
۱.۹k
۳۱ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.