𝗖𝗶𝗿𝗰𝘂𝘀 𝗕𝗹𝘂𝗲
#𝗖𝗶𝗿𝗰𝘂𝘀_𝗕𝗹𝘂𝗲
#𝗣_3
بعده اینکه جیمین رفت با سختی تونستم خودما به سرویس برسونم بعده 5 مینی کاراما کردم و امدم بیرون حوصله هیچیا نداشتم و دوس داشتم بخوابم
رفتم لباسا عوض کردم و ی چیزی خوردم کاراما کردم لباسای شعبده بازی را پوشیدم و اخره سر کلاهما ورداشتم و رفتم بیرون حدوده یک ساعت کارام طول کشید و وقتی رفتم بیرون همه ای ادما امده بودن
رفتم پشته سیرک که دیدم جیمین امده سمتم خیلی زیبا شده بود خیره به چشاش شده بودم که گفت:
*شوگا کجایی؟ حالت خوبه؟چرا هرچی صدات میزنم جواب نمیدی؟
×ها؟ هیچی حالم خوبه ببخشید ی لحظه حواسم پرت شد
*اهان بیا بریم تا شروع شده برنامه
با جیمین رفتیم داخل ولی قبله ما جیهوپ داشت با مردم حرف میزد و مردما میخندوند ولی خودش بدجور بدش میومد از اینکه مردما بخندونه انگاره دلقک بود و خودشا به زور نگه داشته بود که خراب نکنه امشبا و نامجون کتکش نزنه
ویو کوک
برا امشب حاضر شدم و رفتم پیشه بقیه بچه ها که دیدم...
ببخشید ک کمه
follower: ۴۵
like: ۵
#𝗣_3
بعده اینکه جیمین رفت با سختی تونستم خودما به سرویس برسونم بعده 5 مینی کاراما کردم و امدم بیرون حوصله هیچیا نداشتم و دوس داشتم بخوابم
رفتم لباسا عوض کردم و ی چیزی خوردم کاراما کردم لباسای شعبده بازی را پوشیدم و اخره سر کلاهما ورداشتم و رفتم بیرون حدوده یک ساعت کارام طول کشید و وقتی رفتم بیرون همه ای ادما امده بودن
رفتم پشته سیرک که دیدم جیمین امده سمتم خیلی زیبا شده بود خیره به چشاش شده بودم که گفت:
*شوگا کجایی؟ حالت خوبه؟چرا هرچی صدات میزنم جواب نمیدی؟
×ها؟ هیچی حالم خوبه ببخشید ی لحظه حواسم پرت شد
*اهان بیا بریم تا شروع شده برنامه
با جیمین رفتیم داخل ولی قبله ما جیهوپ داشت با مردم حرف میزد و مردما میخندوند ولی خودش بدجور بدش میومد از اینکه مردما بخندونه انگاره دلقک بود و خودشا به زور نگه داشته بود که خراب نکنه امشبا و نامجون کتکش نزنه
ویو کوک
برا امشب حاضر شدم و رفتم پیشه بقیه بچه ها که دیدم...
ببخشید ک کمه
follower: ۴۵
like: ۵
۲.۷k
۱۲ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.