شراب سرخ پارت ۸۴
شراب سرخ پارت ۸۴
#red_wine🍷
صدای یونگی بود که مرا به خود اورد: اومدم بگم سیگنال گوشی ا.ت اینجاست!
نتونستم خودمو کنترل کنم نتونستم جلوی خودمو بگیرم از اینکه ا.ت نبود و فقط تکه لباس خونیاش اینجا افتاده بود زخمی بودم ، سر یونگی عربده زدم: پس کجاست؟ دختر من کجاست یونگی؟ ما دنبال سیگنال گوشی ا.ت نیومدیم دنبال خود ا.ت اومدیم..
با اعصبانیت یقهاش را در چنگم گرفتم و فریاد زدم تو صورتش:به من نگو سیگنال گوشیش اینجاست! به من بگو ا.ت کجاست..؟
نمیفهمیدم دارم چیکار میکنم باید از کی جواب پس بگیرم..
من الان فقط دلم خرگوش کوچولو خودمو میخواست فقط اون میتونست منو با لبخندش با خبر خوش سلامتیش خوشحال و آرام کند.
جیمین سریع بین مان فاصله انداخت و با غضب رو به من گفت: بست کن کیم..میدونم عصبیای اما قرار نیست سر بقیه خالی کنی..یونگی همه تلاششو کرده تا به اینجا برسیم اما اون عوضیا گول مون زدن..چیکار باید میکردیم که نکردیم ها کیم ؟ تو بگو؟
با کلافگی محکم چند بار دستم را روی صورتم کشیدم تا اشک توی چشمانم را پاک کنم.. پشت به انها چرخیدم و فکر کردم..
کی میتونست ا.ت رو گروگان بگیره .. اخه کی!؟
کدوم شارلاتانی که حتی نمیگفت چی از من در قبال ا.ت میخواد..؟!
با صدای زنگ مبایل همه نگاه مان سمت هم چرخید..
این زنگ مبایل من نبود!
+جیمین گوشی تو داره زنگ میخوره؟
جیمین متعجب گفت:نه داداش..
به یونگی و جک نگاه کردم که آنها هم سری به معنای منفی تکان دادن..
پس زنگ مبایل کی بود؟
#red_wine🍷
صدای یونگی بود که مرا به خود اورد: اومدم بگم سیگنال گوشی ا.ت اینجاست!
نتونستم خودمو کنترل کنم نتونستم جلوی خودمو بگیرم از اینکه ا.ت نبود و فقط تکه لباس خونیاش اینجا افتاده بود زخمی بودم ، سر یونگی عربده زدم: پس کجاست؟ دختر من کجاست یونگی؟ ما دنبال سیگنال گوشی ا.ت نیومدیم دنبال خود ا.ت اومدیم..
با اعصبانیت یقهاش را در چنگم گرفتم و فریاد زدم تو صورتش:به من نگو سیگنال گوشیش اینجاست! به من بگو ا.ت کجاست..؟
نمیفهمیدم دارم چیکار میکنم باید از کی جواب پس بگیرم..
من الان فقط دلم خرگوش کوچولو خودمو میخواست فقط اون میتونست منو با لبخندش با خبر خوش سلامتیش خوشحال و آرام کند.
جیمین سریع بین مان فاصله انداخت و با غضب رو به من گفت: بست کن کیم..میدونم عصبیای اما قرار نیست سر بقیه خالی کنی..یونگی همه تلاششو کرده تا به اینجا برسیم اما اون عوضیا گول مون زدن..چیکار باید میکردیم که نکردیم ها کیم ؟ تو بگو؟
با کلافگی محکم چند بار دستم را روی صورتم کشیدم تا اشک توی چشمانم را پاک کنم.. پشت به انها چرخیدم و فکر کردم..
کی میتونست ا.ت رو گروگان بگیره .. اخه کی!؟
کدوم شارلاتانی که حتی نمیگفت چی از من در قبال ا.ت میخواد..؟!
با صدای زنگ مبایل همه نگاه مان سمت هم چرخید..
این زنگ مبایل من نبود!
+جیمین گوشی تو داره زنگ میخوره؟
جیمین متعجب گفت:نه داداش..
به یونگی و جک نگاه کردم که آنها هم سری به معنای منفی تکان دادن..
پس زنگ مبایل کی بود؟
۱.۸k
۱۲ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.