سناریو بی تی اس
سناریو بی تی اس
درخواستی
وقتی به اجبار خونوادت داری ازدواج میکنی و اونا میان و میدزننت
نامجون: حتی تصور اینکه اون گستاخ دستتو بگیره تو دستش روانیم میکرد چه برسه به ازدواجت با اون
جین: تو که ناراحت نیستی از اینکه دزدیدمت
عشقم نگران نشیا برات یه عروسی خوب میگیرم همه انگشت به دهن بمونن
شوگا: ات لطفا غر نزن که چرا دزدیدمت و رسمی نیاوردمت تنها راهی که باقی مونده بود فقط دزدیدنت بود
جیهوپ: ات منو ببخش کارم میدونم زشت بود ات من متاسفم نمی تونستم ببینمت داری با یکی جز من ازدواج میکنی
جیمین: خیلیم خوب بود کاری که کردم اعتراضی هم وارد نیست
تهیونگ: مگه نگفته بودم تو فقط ماله منی نمیزارم کسی نزدیکت شه حالا کارمو عملی کردم
جونگکوک: پسره... به آدماش میگه شکنجش بدن
هوفف الان دیگه خیالم راحته پیشه خودمی
افتضاح شد میدونم
درخواستی
وقتی به اجبار خونوادت داری ازدواج میکنی و اونا میان و میدزننت
نامجون: حتی تصور اینکه اون گستاخ دستتو بگیره تو دستش روانیم میکرد چه برسه به ازدواجت با اون
جین: تو که ناراحت نیستی از اینکه دزدیدمت
عشقم نگران نشیا برات یه عروسی خوب میگیرم همه انگشت به دهن بمونن
شوگا: ات لطفا غر نزن که چرا دزدیدمت و رسمی نیاوردمت تنها راهی که باقی مونده بود فقط دزدیدنت بود
جیهوپ: ات منو ببخش کارم میدونم زشت بود ات من متاسفم نمی تونستم ببینمت داری با یکی جز من ازدواج میکنی
جیمین: خیلیم خوب بود کاری که کردم اعتراضی هم وارد نیست
تهیونگ: مگه نگفته بودم تو فقط ماله منی نمیزارم کسی نزدیکت شه حالا کارمو عملی کردم
جونگکوک: پسره... به آدماش میگه شکنجش بدن
هوفف الان دیگه خیالم راحته پیشه خودمی
افتضاح شد میدونم
- ۱۲.۷k
- ۲۷ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط