تکپارتی ای ان وثتی که ازدواج کردین
تکپارتی ای ان وثتی که ازدواج کردین
ویو حدیث
صبح با بوی خوبی از خواب بیدار شدی و یکم خودت رو کش و قس دادی و از روی تخت بلند شدی و اروم درو باز کردی غذا هایی که روی اجاق در حال پختن بودن و مردی که دیشب شوهرت شده بود روی مبل نشسته بود و اروم به سمتش قدم برداشتی و دستات رو دور گردنش حلقه کردی و بوسه ای روی گونه اش گذاشتی
+صبح بخیر عشقم
_صبح بخیر شوهر خوشگلم
+*خنده*
_اووو ببین شوهرم چیکار کرده*رفتی تو اشپزخونه و شاهکار های عشقت رو میدیدی که یهو اومد پیشت و از پشت بغلت کرد و توهم شوکه شدی و از بغلش اومدی بیرون و نگاهش کردی که دستاش رو قاب صورتت کرد و لباش رو گذاشت رو لبات و توهم دستات رو گذاشتی رو دوتا شونه هاش و همراهیش کردی
+دوست دارم
_من بیشتر
+گشنت نیست
_چرا خیلی
+*خنده* کیوتی من
پایان
ویو حدیث
صبح با بوی خوبی از خواب بیدار شدی و یکم خودت رو کش و قس دادی و از روی تخت بلند شدی و اروم درو باز کردی غذا هایی که روی اجاق در حال پختن بودن و مردی که دیشب شوهرت شده بود روی مبل نشسته بود و اروم به سمتش قدم برداشتی و دستات رو دور گردنش حلقه کردی و بوسه ای روی گونه اش گذاشتی
+صبح بخیر عشقم
_صبح بخیر شوهر خوشگلم
+*خنده*
_اووو ببین شوهرم چیکار کرده*رفتی تو اشپزخونه و شاهکار های عشقت رو میدیدی که یهو اومد پیشت و از پشت بغلت کرد و توهم شوکه شدی و از بغلش اومدی بیرون و نگاهش کردی که دستاش رو قاب صورتت کرد و لباش رو گذاشت رو لبات و توهم دستات رو گذاشتی رو دوتا شونه هاش و همراهیش کردی
+دوست دارم
_من بیشتر
+گشنت نیست
_چرا خیلی
+*خنده* کیوتی من
پایان
۱۴.۸k
۰۳ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.