من دوستت دارم دیونه پارت تصمیم گرفتم باهات ازدواج کن

من دوستت دارم دیونه #پارت۱۲۹ #تصمیم گرفتم باهات ازدواج کنمو همه ای اموالتو برای خودم کنم..ولی توبا نامزد کردنت باامیر داشتی تمام معادلات منو خراب میکردی ازدستت عصبی بودم.. میخواستم یه آتو دستت بدم..تو کل خونت دوربین مخفی کارگذاشتم همه ای اتاقاجزحمومو دستشویا بابیرون کردنم ازخونت عصبی ترشدم..اون پسره عرفانم خوب اتو دستم میداد..حالا دیگه کلی فیلم داشتم که به امیربفهمونم دوستشو عشقش دارن بهش خیانت میکنن بعضی ازعکسارو هم فتوشاپ کردم..اولاش قصدم ازاینکه فیلمارو به امیر نشون بدم جدی بود..ولی بعدش منصرف شدم،
اماعرفان امدوهمه چیزو خراب کرد منو تحدید کرد منم عصبی شدمو کلی فیلمو، عکس فتوشاپ شده رو بهش نشون دادم امیر وقتی عکسارو دیدباور نکرد ولی وقتی فیلمای که عرفان گاهی از شبا قایمکی میومدوتورو توخواب تماشامیکرد دیدواقعی بودن عکساروهم باور کرد..رویامن امدم ازاین به بعد عین یه داداش پشتت باشم ..میدونم زیاده خواهیه..میدونم به این راحتی منو نمیبخشی ..ولی پریدم توحرفشو باصدای بغض آلودی گفتم:
-ازکجامعلوم بازنقشه نکشیدی،
-میدونستم فکرمیکنی بانقشه بازامدم به این خونه
-نه رویااین دفعه دیگه هیچ نقشه ای درکارنیست.ازسرپشیمونی امدم..من همه چیزو راجب بابام فهمیدم رویا..بابای من یه شکست خورده ای قاچاقچی بوده ،عمو کیا...
دیدگاه ها (۲)

🌹 🌹 من دوستت دارم دیونه #پارت۱۳۰ #(عرفان)-امیر من میخوام برم...

من دوستت دارم دیونه #پارت۱۳۱ #-سلاماخمام توهم رفت.-سلام کردم...

من دوستت دارم دیونه #پارت۱۲۸ #.-داشتم داغون میشدم..بزاریه ما...

من دوستت دارم دیونه #پارت۱۲۷ #-ا...این امکان نداره..ا...ام.....

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط