درو باز کردم

[دَرو باز کردَم،
بویِ پُرتِقالِ موهآت؛ آخ که کاش نمیکردم ،
حَرف زَدیم یادِته ؟ تا خودِ صُبح که اَکلیلایِ خورشید آسِمونمو روشَن کُنَن حَرف زَدیم،
آسِمونِ آبی نه ها آسِمون مَن سیاه تَر از سیاهه،🖤 !
حَرف زَدیم و بَرام گُفتی و مَن مَجنون تَر شُدَم؛
یادِته خِجالَت میکِشیدَم بیام بیرون ...،میگُفتَم میتَرسَم تو طلوعِ چِشمات ذوب شَم ؟
گُفتی "بِبینِشا مآه از خِجالَت گُم شُد که دِلبـَرَکَم" 
چیشُد یِهو ؟!
چیشُد که یِهو عَطرِ موهام پَرید، صورَتَم دیگه مآه نَبود خواستی بِبینی بِدونِ پُرتِقالَم زِنده میمونَم یا دِق میکُنَم، میشَم مثلِ گُنجِشکایِ تو قَفَس یا نه ؟
دِلدار شَبا خواب میبینَم پِیدات شُده تو سیاهیِ چِشمایِ آسِمونیت غَرق شُدَم؛
آسِمون که هَمیشه آبی نیست نه ؟
مُهِم نیست چه رَنگیه چِشمایِ تو آسمونِ وَ دِلِ مَن مآه، 🌙✨
مآه که بِدونِ آسِمونِش نِمیتونه آخه دِلِش میترِکه :)
هَنوزَم شَبا تا صُبح مُنتَظِرِتَم؛
بویِ پُرتِقال که میادا بَرق میگیرَتَم وَلی تو نیستی، این پُرتِقالا دِلدارِ چِشم آسمونیِ مَن نِمیشَن که!
بیا حَبسَم کُن تو بویِ تَنِت و مَنَم قول میدَم اِعتراض نَکُنَم باشه ؟
بیا تا گُنجِشکِت از آزادیِ تَنِت دیوونه نَشُده!: )🖤✨]











[غَمِ‌کِز‌کَرده‌‌کُنجِ‌چِشمانَم‌بَرایَش‌هیچ‌بود ...🌙🖤🌱🙂]»




#آناهیتا 🖤
دیدگاه ها (۱)

کوله‌هامونو که‌ طَرحِ روشون یه قَلبِ دو قِسمَت شُدَست رو بِب...

کاش می‌تونِستَم اونجا که شَجریان میگه: «دَر گِل بِمانده پایِ...

[پآییزِ جَمشید؛بَرگ ریزونِ، دِلبَـر هَمَش پا می‌ذاره رو این ...

یه‌دَردایی‌هَست‌به‌اسم‌ِ«نِمیدونَم»این‌رَوانشِناس‌هافِکرمیکُ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط