تصادف هیونp

( تصادف هیون.............p۱۹)

بعدش با دستش موهاشو داد پشت و رفتن که سوار شن...
هیونجین در پشت رو باز کرد و به فلیکس زل زد...
« نمیخای بری اونور؟! میخام بشینم »
فلیکس « عا.... اره.... باشه »
هیونجین خندید و سوار شد...
چان « چرا جلو ننشستی؟! »
هیونجین بهش جواب نداد و چپ چپ نگاه کرد.... چان که از آینه دیدتش ، گفت « عاها باش باش »
فلیکس فهمید که منظورشون چیه و خندید
« یاااا.... به این زودیا از پیشتون نمیرم.... »
داشت میخندید و هیونجین رو با دستش کتک میزد...
هیونجین سرشو خم کرد و هینی کشید و با دستاش با موهاش بازی میکرد...
رسیدن خونه و وقتی در رو باز کردن همه اعضا تو خونه بود....
همه‌شون به خاطر مرخص شدن هیونجین جمع شده بودن و حتی چان هم خبر نداشت واسه همون شوک شد....
هیونجین خیال داشت که تو خونه با فلیکس شلوغ بازی کنه ولی وقتی اعضا رو دید خیالاتش خراب شد و زیر لبش « آه..... لعنتی » گفت.....
همه اعضا جمع شدن سر هیونجین ولی هان رفت پیش فلیکس.....
هان « خوبی فلیکس...... خسته نباشی... این همه مدت تو کنار هیونجین بودی.... حتما خیلی خسته شدی... اره؟! »
فلیکس « اره.... اره من خوبم »
و بعدش لبخند زد و رفت...
هان یچیزایی فهمید ولی دیگه پیگیرش نشد....
تقریبا داشت شب میشد و اعضا یکی یکی داشتن میرفتن....
چانگبین و آی ان و سونگمین رفته بودن.... بقیه هنوز قصد رفتن نداشتن....
هیونجین بلند شد و سوشرتشو پوشید و دست فلیکسو گرفت...
« خب..... ما هم بریم.... »
چان چیزی نگفت ولی ته دلش یه عالمه حرف داشت.....
هان « کجا به این زودی؟! »
لینو « چیکارشون داری بزار کار دارم زود به کارشون برسن... »
فلیکس خجالت کشید...
« نه هیونگ اینطوری نیست... »
هیونجین « اره... کاملا اینطوریه... »
بعدش دست فلیکسو محکم‌تر گرفت و رفت... بعدش داد زد « شب بخیررررر »
فلیکس نمیدونست هیونجین چشه ولی میدونست چشه
« هیونجین چیکار میکنیییییی کجا میریم؟! »
هیونجین « چیکار میکنم؟! »
فلیکس « واقعا نمیدونی چیکار میکنییی اه.... حالا کجا میبری منو... »
هیونجین « شیششششش فقط دنبالم بیا... »
فلیکس « آه.... مرخص شدی باز این کاراتو شروع کردی »
هیونجین « چیه نمیخاستی مرخص بشم؟! »
فلیکس « نه... نههههه منظورم این نبود »
هیونجین « باشه باشه بابا... »
همون لحظه ی تاکسی از جلوشون رد میشد که هیونجین دستشو تکون داد و وایساد و سوارش میشن
« اقا لطفا ما رو ببرین هتل وو پیون »
فلیکس شوک شد
« چی!! چه هتلی؟! »
هیونجین انگشتشو گذاشت رو دهن فلیکس....
« شیششششش! »


.......................
ادامه دارد✨
#Hyunlix
#straykids
#bangchan
#leeknow
#changbin
#Hyunjin
#Han
#Felix
#seungmin
#I_N
#stay
#k_pop
دیدگاه ها (۵۳)

( تصادف هیون.............p۲۰ )هیونجین انگشتشو گذاشت رو دهن ف...

( تصادف هیون.............p۱۸)فلیکس رفت و برگه مرخصی رو گرفت ...

( تصادف هیون.............p۱۷)هیونجین در رو قفل کرد و کلیدشو ...

استی دربارهٔ پری‌ریکوردینگ امروز "Music Bank" گفت 🩷🩶:• هیونج...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط