وقتی بدون اجازش رفتی بار و

وقتی بدون اجازش رفتی بار و.........

چند روز بود جونگکوک نیومده بود خونه و زنگم نزده بود خییییلی از دستش عصبانی بودم
که یهو گوشیم زنگ خورد
بله
-سلام جوجه رنگی من ......
ببین اگه زنگ زدی برای این چرت و پرتا قطع میکنم
-نهههه....چیکار میکنی جوجو؟
گوشیو قطع کردم پرتش کردم زدمش تو دیوار
دوباره زنگ خورد
به خدا اگه تو باشی جونگکو.......
با اسم کسی که دیدم اروم شدم و گوشی رو برداشتم

(#دوست ات)
#سلاااام چطوری دختر؟
سلام خوبم کاری داشتی؟
#امممم....میخواستم بگم ما با بچه ها میخایم بریم بار تو هم میای ؟
-عاااا....
#نکنه باز اون شوهر کص.خلت نمیزاره؟

-(این چند روز جونگکوک منو خیلی عصبانی کرده بود ...حالا نوبت منه) اره ولی خدا کنه نفهمه ....
#یسسسسسس یک ساعت دیگه میام دنبالت بیبی......

اماده شده بودم که........








برای پارت بعد ₃فالور




(این فیک درخواستی بوده و ادامه داره...)



فیک اسماته🔞



و......اینکه درخواستی قبول میکنم اگه موضوع خوبی داشته باشه ★
وانشات/تک پارتی/چند شاتی/
دیدگاه ها (۳۸)

وقتی بدون اجازش رفتی بار و..‌‌‌..‌‌...‌‌‌... ₂ ...

وܦ̈ࡅ߳ܨ ܩܥܼܢ̣وܝ‌ی‌.......‌....من و جونگکوک رفته بودیم حموم او...

فیک

ازت متنفرم پارت ۱۵☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆اون جونگکوک بود میخواستم بیام ب...

𝑷𝒂𝒓𝒕 𝟑عشق مافیاویو جونگ کوک از خونه اومدم بیرون رفتم به کافه...

عشق مخفی پارت 6

چند پارتی جونگکوک🐰عشق

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط