پارت۶...me and you



_:ات

+:بچه ها من رفتم بخوابم

_:ات وایسا

+:
بدون اهمیت به کوک رفتم اتاقم با گوشی ور رفتم بعد گرفتم خوابیدم صبح بیدار شدم و رفتم پایین با همه صمیمی بودم جز کوک

_:
ات از دیشب بهم محل نمیداد میدونستم یخش به این زودی آب نمیشه

_:بچه ها..بخاطر آهنگ سولو میرم فرانسه

ت:پروازت کیه؟

_:امشب

ه:موفق باشی

_:مرسی..من سیرم میرم وسایلامو جمع کنم

+:جین هیونگ من سیر شدم دستت درد نکنه

جین:تو که چیزی نخوردی

+:چرا خوردم..میرم بالا..
با حرفی که کوک زد قلبم درد گرفت..بغضم گرفت نمیدونستم چیکار کنم ۲ هفته ازش دور میمونم چیکار کنم بدون اون؟

*شب*

_:
با اعضا رفتیم فرودگاه و باهاشون خدافظی کردم ات نیومده بود حتما ازم دلخوره..تصمیم گرفتم برگشتم از دلش در بیارم

+:
از ناراحتی زیاد نتونستم برم با کوک خدافظی کنم از وقتی پاشو از خونه بیرون گزاشته دارم گریه میکنم..

*دوهفته بعد*

+:
تو این دو هفته دلم واسه کوک ی ذره شده امروز قراره برگرده رفتم حموم اومدم اماده شدم و رفتم پایین دیدم اعضا ناراحتن

+:چیشده؟چرا ناراحتین؟

ج:ات قول بده اروم باشی

+:چرا؟چه خبره؟

ج:پرواز کوک سریعتر نشسته و موقع برگشت تصادف کرده

+:چ...ی؟چی میگی*شوکه*

ج:ات بشین لطفا

+:حالش خوبه چرا حرف نمیزنین؟

ج:نمیدونیم هنوز بهمون هیچی نگفتن

+:کدوم بیمارستانه؟هانن اینو که میدونین*ناراحت*

ج:نمیدونیم

ه:الو چیشد؟..بیمارستان^^

+:م.ن...می.رم شما بیاین..
با خبر جیمین نفسم قط شد ی تاکسی گرفتم و رفتم بیمارستان به سرعت دویدم داخل و رفتم پیش یکی از دکترای اونجا

+:آقای دکتر..ی ساعت پیش ی بیمار به اسم جئون جونگ کوک اوردن اینجا حالش خوبه؟*نفس نفس..نگران*

د:خطر رو رفع کردن میخوایین ببینشون

+:بله چرا نخوام کجام*ناراحت*

د:فقط بیهوشن

+:اشکال نداره

+:
با سرعت نور رفتم پیش کوک که گریم گرفت

+:هق جونگ کوک..لطفا منو ببخش..هق که باهات هققق سرد بودم هق منم دوست..هق دارم لطفا بیدار..شو هق دلم واست تنگ شده..*گریه،ناراحت*

+:لطفا ترکم نکن*گریه..سرشو انداخت پایین*

_:من کی گفتم ترکت میکنم*آروم*

+:کوک

_:هوم

+:هوفف ترسوندیمون..فک کردیم مردی

_:*خنده*بمیرمم با کلمه دوست دارمی که تو میگی زنده میشم

+:*بغضشو قورت داد*..جاییت که درد نمیکنه اوپا؟

_:اوپا نه

+:اجوشی

_:یا

+:چیه خب ازم بزرگتری تری..انتظار داری چی صدات کنم؟

_:چاگیا

+:همینم کم مونده بو

ه:کوکییییی..خوبی

ن:میدونی چقد نگرانت شدیم

جین:پدصگگگگ مگه قرار نبود ما بیایم دنبالت؟

ج.ت:جاییت که درد نمیکنه؟

ش:خوبی؟

_:خوبم..گفتم بیام سوپرایزتون کنم که اینطوری شد




میبینین چه ادمین خوبی دارین
با اینکه فردا امتحان داره و ترمه داره فیک میزاره ادمین به این خوبی آخه*اعتماد به سقفمو😂🤌🏻*


دیدگاه ها (۳)

مثلاچند نفر بیان کل پستای ادمینو بلایکن ادمین ذوق کنه:)

تموم نمیشه چرا؟

پارت۵...me and you

سرما خوردم...دارم میمیرممممممممممممم گگگگگگگ

پارت ۱۴

پارت ۸ آنچه گذشت: داشتم عمارتو میگشتم که یهو...یه در نظرمو ج...

#مافیای_من #P6من میرم زنگ بزنم به دکتر کیم که بیادسریع رفتم ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط