پارت(۸)
پارت(۸)
که تهیونگ دستمو گرفت سفت بغلم کرد و سرشو به گردنم نزدیک کرد که یهو درد وحشتناکی رو حس کردم که چشام سیاهی رفت دیگه دنیا تاریک شد
ویو تهیونگ
سعی کرد فرار کنه گرفتمش بغلش کردم و نیشامو وارد گردنش کردم و شروع کردم به خوردن خونش که دیدم افتاد رو دستم براید استایل بغلش کردم بردمش گذاشتمش رو تخت خودم رفتم پیش اون برده که ا/ت برام اورده بود خیلی خوشگل بود رفتم کنارش نشستم داشت می لرزید
#من نمیخواستم اینجا باشم
+میدونم
#میشه بزاری برم؟
+به یک شرط
#چه شرطی
+هر روز باید برام ۲۰لیتر خون بیاری
#خ..خ..خون؟؟؟خون میخوای چکار؟
+اونش دیگه به من ربط داره نه تو خانم کوچولو
#باشه قبوله بیارم کجا؟
+همین عمارت ولی اگر کسی جز تو و من از این قضیه خبر دار شه خیلی اتفاقات بدی برات میوفته پس بهتره که حواستو خوب جمع کنی که کسی بهت شک نکنه و بویی نبره فهمیدی؟
#بله
+خوبه
پاشنم اومدم بیرون رفتم پیش ا/ت هنوز خواب بود رفتم یک پارچ آب اوردم و ریختم روش که شبیه موش آب کشیده شده بود و از خواب پرید
_چیکار میکنی
+ههههه اینجا خونه عمت نیست که هر کار دلت میخواد بکنی
_باشه بابا
ویو ا/ت
پاشدم رفتم تو آینه خودمو نگاه کردم دوتا جای نیش روی گردنم بود ترسیدم افتادم رو زمین
+چت شده؟
_این چیه رو گردنم؟
+اممم بهتر بود اینو زود تر بهت میگفتم
من خون آشامم وقتی گرفتم تو بغلم پوست گردنت دیگه زیادی نازک بود و تحریک شدمو یکم از خونتو خوردم درد که نداشتی ؟
_چی تو خون آشامی
+آره
_چند سالته ؟
+فک کنم اواسط ۲۹۰
_چی.......۲۹۰سالتههههههه
+آره گروه خونیت چیه؟
_AB+
+واسه همین بود که اینقدر خوشمزه بود
_الان منم خون آشامم
+نه خنگه خدا فقط وقتی خون آشام میشی که با من خون بخوری این جوری اتفاقی برات نمیوفته
_اها سرم درد میکنه
+عادیه بیا استراحت کن
_باشه
رفتم رو تخت کنارش خوابیدم منو گرفت تو بغلش سفت فشارم داد منم کم کم خوابم برد بیدار شدم دیدم نیست رفتم پایین دیدم که داره ...................
.............................
خب اینم از این پارت
امیدوارم خوشتون اومده باشه
ببینید چقدر نوشتم خدا وکیلیییییی حقم نیست شرط زیاد بزارم 🥹
شرایط:
لایک:۲۵
کامنت:۲۰
که تهیونگ دستمو گرفت سفت بغلم کرد و سرشو به گردنم نزدیک کرد که یهو درد وحشتناکی رو حس کردم که چشام سیاهی رفت دیگه دنیا تاریک شد
ویو تهیونگ
سعی کرد فرار کنه گرفتمش بغلش کردم و نیشامو وارد گردنش کردم و شروع کردم به خوردن خونش که دیدم افتاد رو دستم براید استایل بغلش کردم بردمش گذاشتمش رو تخت خودم رفتم پیش اون برده که ا/ت برام اورده بود خیلی خوشگل بود رفتم کنارش نشستم داشت می لرزید
#من نمیخواستم اینجا باشم
+میدونم
#میشه بزاری برم؟
+به یک شرط
#چه شرطی
+هر روز باید برام ۲۰لیتر خون بیاری
#خ..خ..خون؟؟؟خون میخوای چکار؟
+اونش دیگه به من ربط داره نه تو خانم کوچولو
#باشه قبوله بیارم کجا؟
+همین عمارت ولی اگر کسی جز تو و من از این قضیه خبر دار شه خیلی اتفاقات بدی برات میوفته پس بهتره که حواستو خوب جمع کنی که کسی بهت شک نکنه و بویی نبره فهمیدی؟
#بله
+خوبه
پاشنم اومدم بیرون رفتم پیش ا/ت هنوز خواب بود رفتم یک پارچ آب اوردم و ریختم روش که شبیه موش آب کشیده شده بود و از خواب پرید
_چیکار میکنی
+ههههه اینجا خونه عمت نیست که هر کار دلت میخواد بکنی
_باشه بابا
ویو ا/ت
پاشدم رفتم تو آینه خودمو نگاه کردم دوتا جای نیش روی گردنم بود ترسیدم افتادم رو زمین
+چت شده؟
_این چیه رو گردنم؟
+اممم بهتر بود اینو زود تر بهت میگفتم
من خون آشامم وقتی گرفتم تو بغلم پوست گردنت دیگه زیادی نازک بود و تحریک شدمو یکم از خونتو خوردم درد که نداشتی ؟
_چی تو خون آشامی
+آره
_چند سالته ؟
+فک کنم اواسط ۲۹۰
_چی.......۲۹۰سالتههههههه
+آره گروه خونیت چیه؟
_AB+
+واسه همین بود که اینقدر خوشمزه بود
_الان منم خون آشامم
+نه خنگه خدا فقط وقتی خون آشام میشی که با من خون بخوری این جوری اتفاقی برات نمیوفته
_اها سرم درد میکنه
+عادیه بیا استراحت کن
_باشه
رفتم رو تخت کنارش خوابیدم منو گرفت تو بغلش سفت فشارم داد منم کم کم خوابم برد بیدار شدم دیدم نیست رفتم پایین دیدم که داره ...................
.............................
خب اینم از این پارت
امیدوارم خوشتون اومده باشه
ببینید چقدر نوشتم خدا وکیلیییییی حقم نیست شرط زیاد بزارم 🥹
شرایط:
لایک:۲۵
کامنت:۲۰
۸.۵k
۱۹ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.