پارت(۸)
پارت(۸)
وقتی بیدارشدم تو بغل تهیونگ بودم
+ب..بخشید ددی میتونم برم
_.......نه
+باشه
بعد از ۴ ساعت که خوابید ولم کرد سریع پاشدم رفتم پایین اونم اومد پایین نشستیم صبحانه خوردیم بعد از غذا اون رفت بیرون منم لباسامو پوشیدم و شروع کردم به تمیز کاری خونه کلی کار داشت بعد از ۷ساعت کار سخت از پله ها رفتم بالا یک تشک و متکا و بالش برداشتم و رفتم تو انباری خوابیدم صبح بیدار شدم دیدم ساعت ۱۲ظهر ترسیدم دیر کرده بودم برای تمیز کاری سریع لباسامو پوشیدم رفتم بیرون
+سلام ارباب
_دیر کردی باید تنبیه شی
+اما......
_اما چی؟
+هیچی
_پس برو تو اتاقم بخواب رو تخت تا بیام
+باشه
_چی؟
+یعنی م...منظورم اینه که چشم
_خوبه برو
رفتم بالا میدونستم یا قراره باهام س.ک.س کنه یا کتکم بزنه اصلا قرار نبود اتفاق خوبی بیوفته بعد از چند ساعت اومد تو اتاق
_خب لباساتو در بیار
+چشم(با بغض)
_چرا بغض کردی میترسی؟
+نه..
_راستشو بگو میترسی؟
+آره
که بغضم ترکید و پریدم بغلش
_ههه میدونستم نمیتونی اینو امضا کن
+این چیه؟
_برگه ازدواج دوباره ی با من
منم برگرو ازدواج کردم اون پاشد از اتاق رفت بیرون منم پا شدم که خوردم زمین به زور پاشدم نمیدونستم چم شده بود ولی کل بندم درد میکرد که.....
.......................
خب اینم از این پارت
امیدوارم خوشتون اومده باشه
شرایط:(خب اینم از این پارت این دفعه خیلی مهربان شدم و شرطی نمیزارم)
وقتی بیدارشدم تو بغل تهیونگ بودم
+ب..بخشید ددی میتونم برم
_.......نه
+باشه
بعد از ۴ ساعت که خوابید ولم کرد سریع پاشدم رفتم پایین اونم اومد پایین نشستیم صبحانه خوردیم بعد از غذا اون رفت بیرون منم لباسامو پوشیدم و شروع کردم به تمیز کاری خونه کلی کار داشت بعد از ۷ساعت کار سخت از پله ها رفتم بالا یک تشک و متکا و بالش برداشتم و رفتم تو انباری خوابیدم صبح بیدار شدم دیدم ساعت ۱۲ظهر ترسیدم دیر کرده بودم برای تمیز کاری سریع لباسامو پوشیدم رفتم بیرون
+سلام ارباب
_دیر کردی باید تنبیه شی
+اما......
_اما چی؟
+هیچی
_پس برو تو اتاقم بخواب رو تخت تا بیام
+باشه
_چی؟
+یعنی م...منظورم اینه که چشم
_خوبه برو
رفتم بالا میدونستم یا قراره باهام س.ک.س کنه یا کتکم بزنه اصلا قرار نبود اتفاق خوبی بیوفته بعد از چند ساعت اومد تو اتاق
_خب لباساتو در بیار
+چشم(با بغض)
_چرا بغض کردی میترسی؟
+نه..
_راستشو بگو میترسی؟
+آره
که بغضم ترکید و پریدم بغلش
_ههه میدونستم نمیتونی اینو امضا کن
+این چیه؟
_برگه ازدواج دوباره ی با من
منم برگرو ازدواج کردم اون پاشد از اتاق رفت بیرون منم پا شدم که خوردم زمین به زور پاشدم نمیدونستم چم شده بود ولی کل بندم درد میکرد که.....
.......................
خب اینم از این پارت
امیدوارم خوشتون اومده باشه
شرایط:(خب اینم از این پارت این دفعه خیلی مهربان شدم و شرطی نمیزارم)
۱۰.۸k
۱۹ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.