برده بی نقص من
برده بی نقص من
پارت ۱۲ (اخر)
ا.ت = باشه اومدم
رفتم بیرون و برا لونا صبحونه درست کردم و غذاش رو گذاشتم تو ظرف تو کیفش و فرستادمش که بره مهد کودک
ویو ا.ت
داشتم برا خودم و کوک صبحونه درس میکردم که دستای کوک رو دور کمرم حس کردم و صداش رو تو گوشم شنیدم که میگفت
کوک= بیب من یه بچه دیگه هم میخوام
ا.ت = باشه
کوک بلندم کرد و برد تو اتاق پرتم کرد رو تخت و روم خیمه زده.......
(دوستان مزاحم نشیم دارن بچه شون رو میسازن 😈😈😈😂)
بعد یه سال
ا.ت یه بچه دیگه هم به دنیا میاره که اسمشو میزارن ارتا
و بله دیگه پایان (😂)
پارت ۱۲ (اخر)
ا.ت = باشه اومدم
رفتم بیرون و برا لونا صبحونه درست کردم و غذاش رو گذاشتم تو ظرف تو کیفش و فرستادمش که بره مهد کودک
ویو ا.ت
داشتم برا خودم و کوک صبحونه درس میکردم که دستای کوک رو دور کمرم حس کردم و صداش رو تو گوشم شنیدم که میگفت
کوک= بیب من یه بچه دیگه هم میخوام
ا.ت = باشه
کوک بلندم کرد و برد تو اتاق پرتم کرد رو تخت و روم خیمه زده.......
(دوستان مزاحم نشیم دارن بچه شون رو میسازن 😈😈😈😂)
بعد یه سال
ا.ت یه بچه دیگه هم به دنیا میاره که اسمشو میزارن ارتا
و بله دیگه پایان (😂)
۷.۶k
۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.