ارباب خشن من
ارباب خشن من
#part8
_اهههه فا.ک تو ...تو خیلی خوبی
+اه ...اه تند تر اههه
ضربات محکم و سنگینی میزد ولی اروم اروم
+اه لعنتی دارم میمیرم ل..طفا سریع تر
کوک بدون هیچ حرفی سرعتشو زیاد کرد
+اههه تو.. تو خیلی خوبی (دیگه کارم از توبه گذشته🦦)
(ویو کوک)
خیلی تنگ بود جوری که با هر ضربه د.یک خودمم درد میگرفت
ولی اون صدای فاکیش بد جور حش.ریم میکرد
و برای اینکه دوباره اون صدا رو بشنوم ادامه میدادم
اون ار.ضا شد ولی من هنوز نه لذت کافی رو داشت ازون موقع میبرد
حالا نوبتی هم باشه نوبت من بود
نشتم روی لخت و جاشو باهام عوض کرد
_بخورش
+نمیتونم
_یک حرفو دو بار تکرار نمیکنم
+حالم بد میشه
_گفتم بخور
+به زور توی دهنم جاش دادم و اون فقط ناله میکرد
_سرشو توی دستم گرفتم و محکم تر فشار دادم
کوک جوری بود که داشت دهن تهیونگو به فا.ک میداد
+۱۰ مین براش خوردم که بالاخره ارض.ا شد
_قورت نده توفش کن
+....عا...
_چیه ؟ نکنه خوشت نیومد ؟(کمی داد )
+نه ولی بدنم خیلی درد میکنه
هر دو نفس نفس میزدن
کوک بلند شد و رفت توی حمام و درو بست
(ویو ته)
بغض کرده بودم داشتم زیر.ش جون میدادم بعد خودش پاشد رفت حمام
عرق کرده بودم پتو رو روی خودم کشید که دیدم اومد بغلم کرد
_چیه هر چقدر وحشی باشم بی رحم نیست همین جوری این جوری بزارمت
+با لبخند به چشمای خمارش نگاه کردم و دستمو دور گردنش حلقه کردم
#part8
_اهههه فا.ک تو ...تو خیلی خوبی
+اه ...اه تند تر اههه
ضربات محکم و سنگینی میزد ولی اروم اروم
+اه لعنتی دارم میمیرم ل..طفا سریع تر
کوک بدون هیچ حرفی سرعتشو زیاد کرد
+اههه تو.. تو خیلی خوبی (دیگه کارم از توبه گذشته🦦)
(ویو کوک)
خیلی تنگ بود جوری که با هر ضربه د.یک خودمم درد میگرفت
ولی اون صدای فاکیش بد جور حش.ریم میکرد
و برای اینکه دوباره اون صدا رو بشنوم ادامه میدادم
اون ار.ضا شد ولی من هنوز نه لذت کافی رو داشت ازون موقع میبرد
حالا نوبتی هم باشه نوبت من بود
نشتم روی لخت و جاشو باهام عوض کرد
_بخورش
+نمیتونم
_یک حرفو دو بار تکرار نمیکنم
+حالم بد میشه
_گفتم بخور
+به زور توی دهنم جاش دادم و اون فقط ناله میکرد
_سرشو توی دستم گرفتم و محکم تر فشار دادم
کوک جوری بود که داشت دهن تهیونگو به فا.ک میداد
+۱۰ مین براش خوردم که بالاخره ارض.ا شد
_قورت نده توفش کن
+....عا...
_چیه ؟ نکنه خوشت نیومد ؟(کمی داد )
+نه ولی بدنم خیلی درد میکنه
هر دو نفس نفس میزدن
کوک بلند شد و رفت توی حمام و درو بست
(ویو ته)
بغض کرده بودم داشتم زیر.ش جون میدادم بعد خودش پاشد رفت حمام
عرق کرده بودم پتو رو روی خودم کشید که دیدم اومد بغلم کرد
_چیه هر چقدر وحشی باشم بی رحم نیست همین جوری این جوری بزارمت
+با لبخند به چشمای خمارش نگاه کردم و دستمو دور گردنش حلقه کردم
۱۰.۲k
۰۷ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.