نیایی و همه ی سر رسیدهامان را

نیایی و همه ی سر رسیدهامان را
مدام چشم به راه بهار بگذاری

.

جواب منتظران را بگو چه خواهی داد
همین بس است که چشم انتظار بگذاری ؟

.

به پای بوس تو خون دانه می کنیم و رواست
که نام دیگر ما را انار بگذاری

.

گمان کنم وسط کوچه ی دوازدهم
قرار بود که با ما قرار بگذاری

.

چراغ بر کف و روشن بیا، مگر داغی
به جان این شب دنباله دار بگذاری

.
دیدگاه ها (۱)

چقدر پنجره را بی بهار بگذاری ؟و یا نیایی و چشم انتظار بگذاری...

خــــــــــــدا اگه اهـــل منــــــت گذاشتن بــــــــــــودا...

وقتی منو تو خیابون با چادر دید بهم خندید و گفت:این چیه؟آب پز...

دختر باید باشی تا بفهمی دیدن لرزش دستای بابا چه غمی داره...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط