p40
ولی ...دیدم در باز شد که خندم سایید...
یوکی:دیدی
جی:باریکلا رفیق
یوکی:😌
جی:
رفتمتو اتاق دیدم کوک نشته رو تخت و داره به دیوار نگا میکنه خیلی کیوتهههههههههه که وقتی منو دید(اسلاید بعدی رو ببینین)
کیوت بازی دراورد خندم گرف
کوک:اومدی عشقم
جی:اره اره
کوک:چطوری دلبر
جی:مرسی
جی:بیا بدو بریم
کوک:نه
جی:چرا
کوک:بغل
جی:دیگه پررویی میکنی ها
کوک:لطفا
جی:ایش
جی:
رفتمبغلش کردم که وقتی خواستمبلند شم از لبم بوسید خشکم زد که با خنده یوکی به خودم اومدم
جی:هر هررررر
کوک:اوف چقدر خوبن
جی:اهههع
کوک:جانممممم
جی:لسه دیگه پاشو
کوک:باشه
جی:
از حیاط پشتی یواشکی رفتیمسوار ماشین شدیم اول یوکی بعد کوک رو به اتاقش بردم و رو تختش گذاشتمکه داشتم میرفتم دستمو گرفت
کوک:نرو
برگشتم سمتش که منو به سمت خودش کشوند اوفتادم روش بلند شد و روم خیمه زد
جی:استاد
کوک:شششش
(اگه بقیش رو میخواین تو پیوی بگین بفرستم)
پارت قبلی و این پارت: باید ۵۴ تا لایک بخوره تا بزارم عشقاممممم😁💜💜💜💜 شاید پارت ۴۳ یا ۴۱ یا ۴۲ تموم کردیم هرچی بای بای😍😍
یوکی:دیدی
جی:باریکلا رفیق
یوکی:😌
جی:
رفتمتو اتاق دیدم کوک نشته رو تخت و داره به دیوار نگا میکنه خیلی کیوتهههههههههه که وقتی منو دید(اسلاید بعدی رو ببینین)
کیوت بازی دراورد خندم گرف
کوک:اومدی عشقم
جی:اره اره
کوک:چطوری دلبر
جی:مرسی
جی:بیا بدو بریم
کوک:نه
جی:چرا
کوک:بغل
جی:دیگه پررویی میکنی ها
کوک:لطفا
جی:ایش
جی:
رفتمبغلش کردم که وقتی خواستمبلند شم از لبم بوسید خشکم زد که با خنده یوکی به خودم اومدم
جی:هر هررررر
کوک:اوف چقدر خوبن
جی:اهههع
کوک:جانممممم
جی:لسه دیگه پاشو
کوک:باشه
جی:
از حیاط پشتی یواشکی رفتیمسوار ماشین شدیم اول یوکی بعد کوک رو به اتاقش بردم و رو تختش گذاشتمکه داشتم میرفتم دستمو گرفت
کوک:نرو
برگشتم سمتش که منو به سمت خودش کشوند اوفتادم روش بلند شد و روم خیمه زد
جی:استاد
کوک:شششش
(اگه بقیش رو میخواین تو پیوی بگین بفرستم)
پارت قبلی و این پارت: باید ۵۴ تا لایک بخوره تا بزارم عشقاممممم😁💜💜💜💜 شاید پارت ۴۳ یا ۴۱ یا ۴۲ تموم کردیم هرچی بای بای😍😍
۳۷.۸k
۰۴ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۳۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.