عاشق یه مافیا شدم فصل part

عاشق یه مافیا شدم فصل ۲(part 2)

*ا/ت ویو
+حالا که دیگه تهیونگ نیست نجاتت بده پس اینبار دیگه میمیری
٪اتفاقا تهیونگ همینجاست
_چی
یهو صدای کفش یکی از پشت سر جینا اومد اون تهیونگ بود ولی ولی چرا
چرا نمیتونیم با ارامش زندگی کنیم
+ته.تهیونگ
:سلام جئون جونگکوک و خانم ا/ت
_تو تو جطوری ازاد شدی
:راستش ازاد نشدم فرار کردم به لطف جینا
دیدم تهیونگ کمر جینا رو گرفت و جینا رو بوسید
_شما باهمید
:اره
+نظرتون چیه دوتاتونو بکشم
٪اگه به بچه ها رحم نمیکنی بکش
+چی
:جینا بارداره از من
+هه از تو
:اره
+خیله خب میذاریم بچه به دنیا بیاد اما اگه اصن بچه ای درکار باشه
٪میبینیم
+از اینجا گمشید بیرون تا پشیمون نشدم(تروخدا پشیمون شو)
*جونگکوک ویو
اعصابم خیلی خورد شده بود و به شدت اعصبانی بودم
+چرا چرا یه ذره نمیتونیم ارامش داشته باشیم(داد)
_اروم باش جونگکوک
دیدم ا/ت اومد نزدیک و بغلم کرد
_همه ی اینا یه روزی تموم میشه و ما دوتا میتونیم برای خودمون زندگی کنیم
+امیدوارم ا/ت امیدوارم
+مرسی که کنارمی خیلی اروم تر شدم
_منم ازت ممنونم که وارد زندگیم شدی
ادامه دارد...
شرطا:
۴۰ لایک
۶٠ کامنت✨
دیدگاه ها (۲۵۲)

ازدواج اجباری(part 20)*ا/ت ویو صبح از خواب بیدار شدمو دیدم ک...

ازدواج اجباری(part 21)*ا/ت ویو+مرسی _تعریف نکردم راست بود +خ...

ازدواج اجباری(part 18)*ا/ت ویو _توهم خیلی خوشتیپ شدی هوففف+چ...

عاشق یه مافیا شدم فصل ۲(part ۱)*ا/ت ویو _تو تو چجوری+تو اینج...

پارت 13 دیدم.... چند تا دختر روبه روم وایستادن یه دونه از او...

مرگ بی پایان پارت ۳۱

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط