ازدواج اجباری(part 20)
ازدواج اجباری(part 20)
*ا/ت ویو
صبح از خواب بیدار شدمو دیدم کوک نیست
پاشدم درو برمو نکاه کردمو دیدم روی میز یه نامس که توش نوشته
عشقم ببخشید توی این وضع تنهات گذاشتم میدونم دیشب خیلی وحشی بودم ببخشید صبح برام یه کار پیش اومد باید میرفتم مراقب خودت باش عشقم از طرف ددیت
پرو نوشته از طرف ددیت(خنده)
ولی باهاش قهرم یعنی کارش از من مهم تره
منتظرش موندم تا اینکه شب بود و نیومده بود هی زنگ میزدم جواب نمیداد تا اینکه یکی در زد
کوک بود خیلی خوشحال بودم اومده میخواستم بپرم بغلش که یادم افتاد باهاش قهر بودم
_سلام(سرد)
+سلام عشقم چطوری
_خوبم(سرد)
+چیشده
_هیچی(سرد)
+چرا یه چیزی شده
_عهه میگم هیچی دیگه برو به همون کارت برس
+پس خانم به خاطر همین ناراحته نه؟
_نه اصلا برای چی باید ناراحت باشم
+چون صبح گذاشتمت رفتم سرکار
_پوفف نه حتما کارت از من مهم تر بوده دیگه باید میرفتی
+گاددد بیبی حسود من، نظرت چیه من تورو بیارم شرکت
_میاری؟
+اره همش پیش خودمی
_اومم بذار فکرامو بکنم
+باشه(خنده)
چند دقیقه بعد
_جونگکوک
+جانم
_میام شرکت
+باشه بیا
*فردا
با کوک بیدار شدیمو حاضر شدیم که بریم شرکت
+میخوام با همه کارکنای شرکت اشنات کنم
_باشه
رسیدیم شرکتو همه تعظیم کردنو گفتن
همه=خوش اومدید اقای جئون
+خب همه گوش کنید از امروز به بعد همسرم هرروز با من میاد شرکت باشه؟همه خودتونو معرفی کنید
همه خودشونو معرفی کردن که رسید به یه دختر که انگار منشی جونگکوک بود با نفرت بهم نکاه میکرد
(علامت منشی کوک ☆)
☆سلام من الکسا هستم
_خوشبختم
+میتونید برید سرکارتون، بیا بریم ا/ت
_بریم
رفتیم توی اتاق کوک خیلی قشنگ بود
_اوووو چه سلیقه ای
ادامه دارد...
شرطا:
۶٠ لایک
۱۰۰ کامنت✨
*ا/ت ویو
صبح از خواب بیدار شدمو دیدم کوک نیست
پاشدم درو برمو نکاه کردمو دیدم روی میز یه نامس که توش نوشته
عشقم ببخشید توی این وضع تنهات گذاشتم میدونم دیشب خیلی وحشی بودم ببخشید صبح برام یه کار پیش اومد باید میرفتم مراقب خودت باش عشقم از طرف ددیت
پرو نوشته از طرف ددیت(خنده)
ولی باهاش قهرم یعنی کارش از من مهم تره
منتظرش موندم تا اینکه شب بود و نیومده بود هی زنگ میزدم جواب نمیداد تا اینکه یکی در زد
کوک بود خیلی خوشحال بودم اومده میخواستم بپرم بغلش که یادم افتاد باهاش قهر بودم
_سلام(سرد)
+سلام عشقم چطوری
_خوبم(سرد)
+چیشده
_هیچی(سرد)
+چرا یه چیزی شده
_عهه میگم هیچی دیگه برو به همون کارت برس
+پس خانم به خاطر همین ناراحته نه؟
_نه اصلا برای چی باید ناراحت باشم
+چون صبح گذاشتمت رفتم سرکار
_پوفف نه حتما کارت از من مهم تر بوده دیگه باید میرفتی
+گاددد بیبی حسود من، نظرت چیه من تورو بیارم شرکت
_میاری؟
+اره همش پیش خودمی
_اومم بذار فکرامو بکنم
+باشه(خنده)
چند دقیقه بعد
_جونگکوک
+جانم
_میام شرکت
+باشه بیا
*فردا
با کوک بیدار شدیمو حاضر شدیم که بریم شرکت
+میخوام با همه کارکنای شرکت اشنات کنم
_باشه
رسیدیم شرکتو همه تعظیم کردنو گفتن
همه=خوش اومدید اقای جئون
+خب همه گوش کنید از امروز به بعد همسرم هرروز با من میاد شرکت باشه؟همه خودتونو معرفی کنید
همه خودشونو معرفی کردن که رسید به یه دختر که انگار منشی جونگکوک بود با نفرت بهم نکاه میکرد
(علامت منشی کوک ☆)
☆سلام من الکسا هستم
_خوشبختم
+میتونید برید سرکارتون، بیا بریم ا/ت
_بریم
رفتیم توی اتاق کوک خیلی قشنگ بود
_اوووو چه سلیقه ای
ادامه دارد...
شرطا:
۶٠ لایک
۱۰۰ کامنت✨
۷۴.۸k
۲۷ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۲۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.