فیک: اتاق ۳۱۱

فیک: اتاق ۳۱۱
part⁵

مرده: من تا حالا تو رو اینجا ندیدم تازه امدی؟
"چه مین: نه من ۲ساله اینجا کار میکنم"
مرده: من همه کسایی که اینجاند رو میشناسم تو رو اولین باره که میبینم
"چه مین: تا حالا اینجا نیومده بودم من توی بخش کار میکنم اون بالا"
مرده: پس قرار اخراج شدنت رو ببینم(نیشخند)
"چه مین: .......منظورت چیه؟"
مرده: فکر میکردم کسایی که برای اولین بار استخدام میشدن تهد میدادن که هیچ وقت به اینجا نیایند
"چه مین: ...چی...من الان..باید چیکار کنم؟"(ترس و لکنت)
مرده: پس بهتره از دست رئیس دیونه ات فرار کنی کسایی که به این زیرزمین آمدن سرنوشت خوبی نداشتن
"چه مین: اما من حتی خودم نمیدونم چطور از اینجا سر در آوردم که بخوام برم بیرون کمکم کن"
مرده: به شرط اینکه چه چه کوچولو وقتی رفتی بیرون بری دستبند منو غیر فعال کنی
"چه مین: دستبند تو غیر فعال کنم؟یعنی چی؟"
مرده: مگه نمیدونی؟
"چه مین: چیو؟"
مرده: کسایی که توی زیرزمینB اند دستبندهای دارن برای اینکه از اینحا فرار نکنند
"چه مین: خب باید چیکار کنم؟"
مرده: باید بری توی دفتر رئیس و اونجا باید بری توی یه اتاق و اسم منو وارد کنی تا دستبند غیر فعال بشه اسم منم .........


[(پایان part⁵)]