پارت

پارت ۶
فلش بک به بعد مدرسه
+بچه ها بریم
;!کجااااا؟؟؟؟؟(همزمان)
+دیونه ها می خواستیم بریم لباس بخریم
!میگما هنوز زود نیست اخه گفت ساعت هشت الان ساعت ۱
;راستی بزار ساعت ۴ میریم
+اوکی
هر کی به خونه خودش رفت
ویو ا/ت
رفتم خونه لباس هام عوض کردم رفتم برا خودم خوراکی اوردم نگاه فیلم کردم دیدم ساعت ۴ با سرعت جت رفتم لباس پوشیدم یه میکاپ ساده کردم که جی وو زنگ زد
;اماده ای بریم
+اره
;بیا دم در منتظریم
+اوک الان میام
از پله ها اومدم پایین سوا ماشین شدیم و رفتیم مغازه
فلش بک به داخل مغازه
!ا/تتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت این لباسه چه خوشگلهههههههه (بلند )
+چته اروم تر دختر ....این که خیلی بازه
!ولی خیلی خوشگله
+مارول جان جدت یه لباس پوشیده تنت کن ابرو ریزی داره
!باشه بابا از دست تو
+خوبه
;ا/تتتتتتتت نیگاا این لباسه چه ملوسه نازه(اخری کیوت گفت)
+خوب تو انتخاب کردی
;اره من اینو می خرم
+اوک ....تو چی مارول
!منم اینو
+خوبه
;ا/ت پس خودت چی
+من اینو (عکسشو میزارم)
;خیلی خوب بریم حساب بکنیم
!باش
فلش بک به خونه
ویو ا/ت
وقتی اومدم خونه ساعت ۶ بود گرفتم خوابیدم
وقتی بیدار شدم دیدم ساعت ۷
مثل جت رفتم دسشویی کار های لازم رو انجام دادم میکاپ ساده کردم و لباس پوشیدم و زنگ زدم به جی و‌و
+الو سلام اماده ای بریم
;اره امادم
+مارول پیشته
;اره اونم حاضره
+پس ۴دقیقه دیگه دم درم با هم بریم
;اوک
گوشی قطع کردم و یکی از خفن ترین ماشینم رو برداشتم و سوار شدم
(,ماشین فراری)
۴دقیقه رسیدم دم در بوق زدم
بیق بیق بیق
;!اومدیم
سوار شدن و گاز دادم با تماممممممممم سرعت
!ا/تتتتت کمی ارام تر (بلند )
;راستی کمی ارام برو(ترسیده)
+حال میده که (شیشه ها رو میده پایین )
;از دست تو
!از دست تو(عدای جی وو رو در میاره)
;یا ماروللللل
!باشه بابا (خنده )
فلش بک به در خونه ی سوجی
پیاده شدیم و در زدیم تق تق تق تق
سوجی :اومدم
:ا/ت .مارول.جی وو خوش اومدین
;!+ممنون
:بیایید تو
+کوشولوت کجاست (کیوت)
:اونجاست (اشاره به بغل کوک)
ویو ا/ت
وقتی رفتیم داخل دیدم بچش دست کوکه سمت راستش ته بود و سمت چپش جیمین
تعجببببببب کردم این ها هم دعوتن
ویو کوک
وقتی سوجی در رو باز کرد صدای دختره برام اشنا بود دیدم ا/ته اون دوتا دختر دو. رو برش هم دوستاشن
-چی شد تعجب کردی (خنده)
+کی من (کیوت)
ویو کوک
این دختر چقدر کیوته می خوام بخورمش
-اره (,پوزخند),
+اصلا تو چیه این بچه میشه (کنجکاو)
-فوضولی
+اره به تو ربطی داره
-زبون درازی اونقدرهاهم عاقبت خوبی ندارد(لبخند شیطانی ),
:یااا بچه ها دعوا نکنین....خیلی خوب میرم کیک رو بیارم
ادامه دارد....