رمان:من ارباب توعم
رمان:من ارباب توعم
part36
متین:سریع رسیدیم بیمارستان و بردمش پیش دکتر و گف سریع اتاق عمل رو اماده کنن نیکا فقد گریه میکرد و بغلش کردم
نیکا:فقد تو بغل متین خودمو خالی میکردم که گوشیش زنگ خورد و ارسلان بود
ارسلان:الوو متینن
نیکا:ب.ب.بگو ا...ارسلان
ارسلان:نیکا چیشده؟ دیانا چی شد
نیکا:اسم خاهرمو به زبونت نیار خاهرم داره بین مرگ و زندگی دست و پا میزنه بعد تو اینجوری میکنی
ارسلان:نیکا ادرس بگوو
نیکا:بیای که چی بشهه هاااااااا؟
ارسلان:گوشی رو قط کردم و پرتش کردم روی مبل
متین:دکتر اومد بیرون
چیشد اقای دکتر
دکتر:عملشون موفق بود ولی بخاطر مشکل قلبیشون متاسفانه داخل کما هستن
نیکا:از ته دلم یه جیغ کشیدم و از حال رفتم
متین:عههه نیکااا
پرستاررر
نیکا:چشامو باز کردم تو بیمارستان بودم
متین!
متین:جانمم
نیکا:خاهرم زندست؟
متین:اره فدات شم خوب شو باشه
ارسلان:متین برام لوکیشن رو فرستاد و سریع رفتم
متین:ارسلان اروم باشش
ارسلان:کو دیاناااا
متین:اروم باشششش ارسلان اروم
ارسلان:ارومم فقد بگو کجاست
متین:چیز
ارسلان:حرف بزن متین
متین:تو کماست
ارسلان:انگار دنیا رو سرم خراب شد
متین:ارسلان اروممم
ارسلان:نیکا کجاست؟
متین:تو اون اتاق
ارسلان:چرا تو اون اتاقه
متین:چون خبر تو کما رفتن دیانا بهش رسید از حال رفت
ارسلان:الان بیداره
متین:اره بیا بریم
ارسلان:نیکاا
نیکا:ارسلان الان دهنتو ببند وگرنه یه پشت دستی بهت میزنم
ارسلا:الان من چه گوهی بخورممم؟
نیکا:هیچ گوهی نخور بتمرگ اینجا مردن خاهرم رو ببین
ارسلان:نیکا حرف دهنتو بفهم
نیکا:میفهمم نیازی به گفتن نیست
ارسلان:پاشدم رفتم بیرون
متین:این الان کار دست خودش میده هاا
نیکا:........
جیخخخخ جنجالی شد🤌🏻
part36
متین:سریع رسیدیم بیمارستان و بردمش پیش دکتر و گف سریع اتاق عمل رو اماده کنن نیکا فقد گریه میکرد و بغلش کردم
نیکا:فقد تو بغل متین خودمو خالی میکردم که گوشیش زنگ خورد و ارسلان بود
ارسلان:الوو متینن
نیکا:ب.ب.بگو ا...ارسلان
ارسلان:نیکا چیشده؟ دیانا چی شد
نیکا:اسم خاهرمو به زبونت نیار خاهرم داره بین مرگ و زندگی دست و پا میزنه بعد تو اینجوری میکنی
ارسلان:نیکا ادرس بگوو
نیکا:بیای که چی بشهه هاااااااا؟
ارسلان:گوشی رو قط کردم و پرتش کردم روی مبل
متین:دکتر اومد بیرون
چیشد اقای دکتر
دکتر:عملشون موفق بود ولی بخاطر مشکل قلبیشون متاسفانه داخل کما هستن
نیکا:از ته دلم یه جیغ کشیدم و از حال رفتم
متین:عههه نیکااا
پرستاررر
نیکا:چشامو باز کردم تو بیمارستان بودم
متین!
متین:جانمم
نیکا:خاهرم زندست؟
متین:اره فدات شم خوب شو باشه
ارسلان:متین برام لوکیشن رو فرستاد و سریع رفتم
متین:ارسلان اروم باشش
ارسلان:کو دیاناااا
متین:اروم باشششش ارسلان اروم
ارسلان:ارومم فقد بگو کجاست
متین:چیز
ارسلان:حرف بزن متین
متین:تو کماست
ارسلان:انگار دنیا رو سرم خراب شد
متین:ارسلان اروممم
ارسلان:نیکا کجاست؟
متین:تو اون اتاق
ارسلان:چرا تو اون اتاقه
متین:چون خبر تو کما رفتن دیانا بهش رسید از حال رفت
ارسلان:الان بیداره
متین:اره بیا بریم
ارسلان:نیکاا
نیکا:ارسلان الان دهنتو ببند وگرنه یه پشت دستی بهت میزنم
ارسلا:الان من چه گوهی بخورممم؟
نیکا:هیچ گوهی نخور بتمرگ اینجا مردن خاهرم رو ببین
ارسلان:نیکا حرف دهنتو بفهم
نیکا:میفهمم نیازی به گفتن نیست
ارسلان:پاشدم رفتم بیرون
متین:این الان کار دست خودش میده هاا
نیکا:........
جیخخخخ جنجالی شد🤌🏻
۱.۳k
۰۹ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.