من ماهت میشم تو خورشیدم🙃🤍🐾

من ماهت میشم تو خورشیدم🙃🤍🐾
پارت۱۹
پانیذ:رضا پیشه منو دیانا امشب باهم بخابیم
رضا:نچ
پانیذ:چرااا
رضا:برا اینکه من میگم(بچه چه قلدره😂)
پانیذ:علتتتت
رضا:دوس دارم پیش عشقم بخابم مشکلی هست
پانیذ:اره
رضا:وای پانیذ تو هنوط از من خجالت میکشی
پانیذ:نه ویل واقعا دوس دارم پیش دیا بخابم
دیانا:اتفاقا وقت خوبی میباشد منو پانیذ تو یه چادر میخابیم ارسلان و رضا هم یه چادر
ارسلان: ولی یه شرط داره دیگه باید تو بغلمون بخابین فقط همین امشب اجازه جدایی هست
پانیذ:حالا شد
رضا:دلم برات تنگ میشه
پانیذ:سفر قند هار یا چینو ماچین نمیرم یه شبه
رضا:اصلا دل نداریاااا
دیانا:خب بای بریم فیلمممم
پانیذ:بریممم
صحبت تنهای پانیذودیانا:
پانیذ:من پانیذ یه چندتا فیلم عاشقونه دانلود کردم یه ساعتس تازه ۶و۷ تا پاور بانک اوردم اصلا نمیخاد نگران شارژ گوشی باشیم
دیانا:وای بوسس راستی خوراکی نداریم چی بخوریم
پانیذ:بیا بریم به ارسلان رضا بگیم
دیانا:بریممم
رضا:حاجی خیلی خوابم میاد ولی بیا فیلم ببینیم ولی نه من بدون پانیذ فیلم نمیبینم
ارسلان:ای بابا
پانیذ:چیو بدون من نمیبینی
رضا:ترسیدم چرا اینجوری اومدی توووو
پانیذ:بیخیال چیو بدون من نمیبینی
رضا:همه چی
پانیذ:🥰
دیانا:اب باب منو پانیذ میخایم فیلم ببینیم خوراکی میخایم
رضا:اتفاقا بیاین باهم ببینیم ماهم میخاستیم فیلم ببینیم
پانیذ:بدون خوراکی
ارسلان:نه نه موقعی که نودل خریدیم کلی خوراکی خریدیم رضا سویچو بده برم بیارم
رضا:بیا