رمان
#رمان
#چشمان_سیاه
#BTS
#part:۱۶
بلا:اولا سلاام...دوما اسم خودتو میزاری مدییییر؟ی کت و شلوار پوشیده و کراوات بسته فک کرده خیلی الان شاخه...مدیر کمپانی بزرگه....هر هر هر....میدونی واسه یکی از بهترین خواننده هات چه اتفاقی اوفتاده؟میدونی وسط کنسرت قصد جونشو کردن؟میدونی یانهههااههه
صد در صد نهههه از کجا میخوای بدونی غرق استراحت خودتی و بهشون فکر هم نمیکنیی...
ببین بنگ شی اعصاب منو خراب نکن...برام مهم نیست کی باشی اگه درست از اعضا نه فقط این دو گروه همه ی گروههایی که زیر نظر کمپانی توئن...مراقبت نکنی و حواست بهشون باشه...بهت قول نمیدم ساده بگذرم
بنگ شی هیوک:بلا خانم اروم با....
بلا:اروم نمیشم نمیشمممممممم....ببین بخدا اگه مراقبشون نباشی همه شون رو خودم میبرم نمیزاره حتی خاکی که روش پا بزارن رو هم ببینی...اعصابم رو خراب نکن....همه کار ازم برمیااااد
رفتم روبه رو یونجون ایستادم و داد زدم:بلند شو تو بببینممممم
یونجون با تعجب بلند شد و کنار ایستاد...اعضای تی اکس تی که اطرافش بودن هم ازم دور شدن و با تعجب نگاه میکردن:اعصاب واسه آدم نمیزارن....فک نمیکن...نترس بودن....قوی بودن...ضعیف نبودن...مقاوم بودن...همه ی اینا حدی داره...بجا اینکه هزارتا بادیگارد بفرسته دنبالشون نشسته با لب تاب دنبالشون میگرده...آخه با خودت چی فکر کردی هاااااا؟
یونجون:بلا نظرت چیه یکم...
بلا:تو یکی بهتره کلاا ساکت بشی که بعدا حسابتو میرسم!
جیمین:من برم ی دیقه....
بلا:بشین سرجات
جیمین:باشه
بلا:خدایا به من صبر بده خدایااااا...نه واقعا فک نمیکنید؟با خودتون فک نمیکنید هاا؟یعنی حتی آدمی که احساسات هم نداره درک میکنه تو همچین موقعیت هایی آدم حاضر جونشو برا کسانیکه دوست داره هم بزاره...میترسه از دستشو بده و حالش بد میشه...دوست داره گریه کنه و داد بزنه و خودشو خالی کنه ولی وقت نداره و باید سریع جونشونو نجات بده...مخصوصا که همه چی خیلی فشرده بود...واقعا دیگه نمیدونم چی بگم
سرمو با دستام قالب کرد و اوردم پایین...:واسه یک هفته کامل نیاز دارم استراحت کنم!هیچکس پیشم نباشه...لطفا اطرافم نباشید...واسه یک هفته من نیستم!یونجون اگه جیمین قبول کنه پیش اون باش
همچنین دوباره تذکر میدم
سرمو اوردم بالا و با انگشت اشاره به بنگ شی اشاره کردم:بادیگارد ها رو هم دم در خونه هاشون هم اطراف محل زندگیشون و هم توی کمپانی ۳ برابر میکنی...من پیگیر واسه همه اشون هم تی اکس تی هم بی تی اس...چک میکنم اگه بادیگارد ها رو زیاد نکرده بودی...ساکت نمیشینم گفته باشم
#چشمان_سیاه
#BTS
#part:۱۶
بلا:اولا سلاام...دوما اسم خودتو میزاری مدییییر؟ی کت و شلوار پوشیده و کراوات بسته فک کرده خیلی الان شاخه...مدیر کمپانی بزرگه....هر هر هر....میدونی واسه یکی از بهترین خواننده هات چه اتفاقی اوفتاده؟میدونی وسط کنسرت قصد جونشو کردن؟میدونی یانهههااههه
صد در صد نهههه از کجا میخوای بدونی غرق استراحت خودتی و بهشون فکر هم نمیکنیی...
ببین بنگ شی اعصاب منو خراب نکن...برام مهم نیست کی باشی اگه درست از اعضا نه فقط این دو گروه همه ی گروههایی که زیر نظر کمپانی توئن...مراقبت نکنی و حواست بهشون باشه...بهت قول نمیدم ساده بگذرم
بنگ شی هیوک:بلا خانم اروم با....
بلا:اروم نمیشم نمیشمممممممم....ببین بخدا اگه مراقبشون نباشی همه شون رو خودم میبرم نمیزاره حتی خاکی که روش پا بزارن رو هم ببینی...اعصابم رو خراب نکن....همه کار ازم برمیااااد
رفتم روبه رو یونجون ایستادم و داد زدم:بلند شو تو بببینممممم
یونجون با تعجب بلند شد و کنار ایستاد...اعضای تی اکس تی که اطرافش بودن هم ازم دور شدن و با تعجب نگاه میکردن:اعصاب واسه آدم نمیزارن....فک نمیکن...نترس بودن....قوی بودن...ضعیف نبودن...مقاوم بودن...همه ی اینا حدی داره...بجا اینکه هزارتا بادیگارد بفرسته دنبالشون نشسته با لب تاب دنبالشون میگرده...آخه با خودت چی فکر کردی هاااااا؟
یونجون:بلا نظرت چیه یکم...
بلا:تو یکی بهتره کلاا ساکت بشی که بعدا حسابتو میرسم!
جیمین:من برم ی دیقه....
بلا:بشین سرجات
جیمین:باشه
بلا:خدایا به من صبر بده خدایااااا...نه واقعا فک نمیکنید؟با خودتون فک نمیکنید هاا؟یعنی حتی آدمی که احساسات هم نداره درک میکنه تو همچین موقعیت هایی آدم حاضر جونشو برا کسانیکه دوست داره هم بزاره...میترسه از دستشو بده و حالش بد میشه...دوست داره گریه کنه و داد بزنه و خودشو خالی کنه ولی وقت نداره و باید سریع جونشونو نجات بده...مخصوصا که همه چی خیلی فشرده بود...واقعا دیگه نمیدونم چی بگم
سرمو با دستام قالب کرد و اوردم پایین...:واسه یک هفته کامل نیاز دارم استراحت کنم!هیچکس پیشم نباشه...لطفا اطرافم نباشید...واسه یک هفته من نیستم!یونجون اگه جیمین قبول کنه پیش اون باش
همچنین دوباره تذکر میدم
سرمو اوردم بالا و با انگشت اشاره به بنگ شی اشاره کردم:بادیگارد ها رو هم دم در خونه هاشون هم اطراف محل زندگیشون و هم توی کمپانی ۳ برابر میکنی...من پیگیر واسه همه اشون هم تی اکس تی هم بی تی اس...چک میکنم اگه بادیگارد ها رو زیاد نکرده بودی...ساکت نمیشینم گفته باشم
۸.۲k
۱۰ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.