کاش

کاش
امروز سر یکی از چهار راه ها
یکی از این فالگیر ها
جلویت را میگرفت و میگفت
به به
چه چشمهایی
چه خانم زیبایی
ماشا الله، بترکد چشم حسود!
بیا...
بیا بگذار فالت را بگیرم!
بعد تو هم بگویی باشد!
به شرطی که حرفهای قشنگ بزنی برایم!
پیر زن فالگیر با محبت میگوید:
با من!
نگران نباش!
کف دستت را ندیده
شروع کند که وااااای
اینجا را ببین
چقدر مهربان است!
چقدر دوستت دارد!
اصلا...
برایت میمیرد!
آخ خانم جان اذیتش نکن
کمی مهربان باش!
ابروهایت را هفتی،هشتی کن و بگو!
جلل الخالق!
چه کسی را؟
پیر زن با مهربانی میگوید
ای مااادر جااان...
این روزها مرد زندگی کم پیدا میشود
مردی که تو را نفس بکشد!
پس هوایش را داشته باش
باز میخندی!
پیر زن میگوید اگر هست مراقب عشقت باش
و اگر نیست زود میرسد!
با لبخند مهربان همیشگی ات خدا حافظی میکنی و میپرسی خب
حالا این عشق خیالی چقدر برایم آب خورد؟
فالگیر میگوید هیچی
فدای چشمهای عسلی ات مادر!
سپید بخت شوی!
به سلامت ....
کاش با تعجب و لبخند از چهار راه که رد شدی...
پیر زن دنبال من بگردد در شلوغی جمعیت!
بیاید و بگوید پسرم خوب بود؟
کاری کردم یک دل نه ، صد دل عاشقت شود!
و من با نگرانی بگویم عالی بودی مادر!
عالی!
و به این فکر کنم که چرا به جای یک چرخ، چهار چرخ ماشینت را پنجر کرده ام!
#حامد_نیازی
دیدگاه ها (۳)

پیش نماز مسجد بالای منبر میگفت: در قنوت میتوان به زبان مادری...

معنی ذخر الحسین چیست ؟در جنگ صفین بود که امیرالمومنین (ع) نو...

روی تختم نشسته‌ام باید،این نفسهای آخرم باشدوقتی از دست می‌رو...

کارگر بودیمپدربزرگمپدرممنو این عشق لعنتی ...که از همه کارگرت...

پارت ۱۲# حلقه_سکوت * که یهو تهیونگ متوجه کبودی روی دست ات ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط